responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : در سوگ امیر آزادی (ترجمه مثیر الأحزان) المؤلف : ابن نما حلی    الجزء : 1  صفحة : 275

شهادت رسيده است! امان از اندوه گران! اى داد از اين فاجعه بزرگ! اى واى از اين مصيبت! امروز نياى گرانقدرم محمّد را از دست داده‌ام و گويى اينك او جهان را بدرود گفته و ما را در سوگ خود نشانده است.

هان اى ياران و اى دوستداران محمّد! اين نسل و تبار پيامبر برگزيده و آزادمنش و آزاديبخش هستند كه بسان اسيران به بند اسارت كشيده شده و شهر به شهر سوق داده مى‌شوند.

و بدينسان ناله جانسوز زينب و سخنان تكاندهنده‌اش قلب‌هاى سخت و بدتر از سنگ را آب كرد و اشك‌ها را جارى ساخت و كوه‌هاى استوار و برافراشته را به لرزه در آورد و رفت تا پيك رهايى و نداى آزادى و آزادگى انسان را در جاى جاى گيتى بپراكند و كوس رسوايى استبداد و اختناق را بر سر هر كوى و برزن بكوبد.

هروى كاتب آورده است كه در ماه رمضان 311 هجرى در بغداد از منصور هروى شعرى بلند در ستايش خاندان رسالت و در مورد سوگ آنان شنيده است كه اين دو بند از آن جمله است:

تصان بنت الدعى في كلل الملك‌

و بنت الرسول تبتدل‌

يرجى رضى المصطفى فوا عجباه‌

تقتل أولاده و يحتمل‌

دختران بى‌اصل و تبار اموى و آل زياد در پشه‌بندها و سراپرده‌ها و در جايگاه‌هاى پر ناز و نعمت نگاهدارى و پاسدارى مى‌شوند، اما دختران گرانقدر پيامبر از خانه و كاشانه خويش، ظالمانه جابجا مى‌گردند و به اسارت مى‌روند! اينان فرزندان پيامبر را مى‌كشند و آواره مى‌سازند و با اين وصف، با دروغ و عوامبازى به خشنودى آن حضرت اميد مى‌بندند! راستى كه كار اينان شگفت آور است!!

شقاوت ديگر رژيم خشونت و فريب‌

پس از شهادت جانسوز حسين 7 و تاراج پيكر مقدسش، فرمانده سپاه اموى ندا داد كه هان اى يزيديان!

اسم الکتاب : در سوگ امیر آزادی (ترجمه مثیر الأحزان) المؤلف : ابن نما حلی    الجزء : 1  صفحة : 275
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست