اسم الکتاب : در سوگ امیر آزادی (ترجمه مثیر الأحزان) المؤلف : ابن نما حلی الجزء : 1 صفحة : 118
از كسى خشنود گردى و رضايت دهى، ما نيز بر او خشم نخواهيم
گرفت. هر گاه تو از سرزمينى كوچ كنى، ما در آنجا رحل اقامت نخواهيم افكند و هر گاه
تو در جايى سكونت گزينى، ما كوچ نخواهيم كرد.
با اين بيان سررشتهدارى
و فرمانروايى قوم با توست و تو تكيهگاه و مورد اعتماد هستى. از اين رو هر آنچه را
صلاح مىدانى، ما را بر آن فراخوان تا پاسخ مثبت دهيم و به ما بگو چه بايد كرد، تا
پرشور و آگاهانه فرمانت را به جان بخريم. و بدان كه هر گاه هر آنچه را بخواهى و
پيشنهاد كنى، در قلمرو حكمت و عدالت و عزّت و مصلحت، فرمان و اختيار با تو و دلهاى
ما به همراه توست! اينجا بود كه «ابن مسعود نهشلى» رو به آنان كرد و گفت: هان اى
بنى سعد! دوستان و ياران! به خداى سوگند! اگر چنين كنيد، خداى فرزانه براى هميشه
شمشير را از ميان شما برخواهد داشت و نسيم دلانگيز مهر و صفا در ميان جامعه و
مردمتان هماره خواهد ورزيد. و اگر جز اين راه، راهى را برگزينيد، خداى توانا هرگز
شمشير را از ميان شما برنخواهد داشت و روى نجات و رستگارى نخواهيد ديد.
مردم بصره و پاسخ به
نامه حسين 7
«ابن مسعود نهشلى» پس از
شنيدن سخنان پرشور سردمداران سه گروه مورد اشاره و دلگرمى به آمادگى آنان براى
يارى رسانى به پيشواى صلح و آزادى، نامهاى بدين صورت به آن حضرت نوشت:
«امّا بعد، فقد وصل
الينا كتابك و فهمت ما ندبتنى اليه و دعوتنى له، من طاعتك و بنصيبى من نصرتك ... و
انتم حجّة اللَّه على خلقه، و وديعته في أرضه، تفرّعتم من زيتونة أحمدية، هو أصلها
و أنتم فرعها ....» به نام خداوند بخشاينده بخشايشگر.
امّا بعد، نامه
روشنگرانه و جانبخش شما، پيشواى شايستگان به من رسيد و هر آنچه به من سفارش فرموده
و مرا به آنها فرا خوانده بودى، با همه وجود دريافتم. در اين نامه، شما با مهر و
بزرگوارى، مرا فرا خواندهاى تا از راه و رسم آزادمنشانهات پيروى نموده و در راه
يارى رسانى به حق و عدالت و برنامه خردمندانه اصلاحى- كه تو پيشواى راستين آن
هستى- بهرهاى شكوهبار نصيبم گردد. و راستى كه خداى
اسم الکتاب : در سوگ امیر آزادی (ترجمه مثیر الأحزان) المؤلف : ابن نما حلی الجزء : 1 صفحة : 118