responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین المؤلف : راوندی، قطب الدین    الجزء : 1  صفحة : 91

ابو محجن گفت: من او را مى‌شناسم، دشمنى او با محمّد- 6- از همه شما بيشتر است.

وقتى كه پيش رسول خدا- 6- برگشت، اظهار كرد كه به آنها گفته‌ام: مسلمان شويد به خدا قسم محمّد- 6- از اينجا حركت نخواهد كرد، مگر اينكه شما تسليم شويد، پس براى خود امان بگيريد. هر چه توانستم آنها را ترساندم! حضرت فرمود: «دروغ مى‌گويى، بلكه به آنها اين گونه گفتى ...» جمعى از اصحاب او را سرزنش كردند. حضرت فرمود: «توبه كن و ديگر از اين كارها نكن»[1].

عمير بن وهب و نقشه قتل پيامبر 6

(1) 146- هنگامى كه مشركين از جنگ بدر برگشتند، روزى عمير بن وهب آمد و كنار صفوان بن اميه نشست.

صفوان گفت: چه شوم است زندگى بعد از كشتگان بدر.

عمير گفت: بلى، به خدا بعد از آنها در زندگى هيچ خوشى نيست و اگر قرض نداشتم و مخارج خانواده‌ام تأمين مى‌شد، مى‌رفتم او [پيامبر- 6-] را مى‌كشتم، چون شنيده‌ام او تنها به كوچه و بازار مى‌رود. و پسرم اسير است او را بهانه مى‌كردم و آنجا مى‌رفتم.

در اين وقت صفوان با خوشحالى گفت: اى ابو اميه‌[2] راست مى‌گويى، اين كار را مى‌كنى؟ گفت: به خداى كعبه قسم، راست مى‌گويم.

صفوان گفت: قرض تو را من مى‌پردازم و هيچ كس در مكه بيشتر از من به خانواده‌اش نمى‌رسد. مخارج خانواده تو را نيز مثل خانواده خودم تأمين مى‌كنم.


[1] بحار: 21/ 154، حديث 5.

[2] ابو اميه، كنيه عمير بود( مترجم).

اسم الکتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین المؤلف : راوندی، قطب الدین    الجزء : 1  صفحة : 91
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست