اسم الکتاب : جلوههای اعجاز معصومین المؤلف : راوندی، قطب الدین الجزء : 1 صفحة : 462
حضرت فرمود: اگر مىخواهى خودت بپرس و اگر دوست دارى من بگويم
كه براى چه آمدهاى.
گفتم: شما بفرماييد.
فرمود: تو آمدهاى تا
بپرسى از چشمهاى كه در يك طرف آن، مردار است، آيا مىشود از آن وضو گرفت يا نه؟
گفتم: بلى.
فرمود: از طرف ديگر
مىتوانى وضو بگيرى مگر اينكه بوى بد، بر آب غلبه كرده و آن را بد بو كرده باشد. و
همچنين آمدهاى تا از آب راكد چاه بپرسى، اگر تغيير نكرده باشد و بوى بد بر آن
غالب نگشته از آن وضو بگير. و اگر زيادى آب غالب شد، آن آب، پاك است.
(1) 37- بشير نبّال
مىگويد: نزد امام صادق- 7- بودم كه مردى اذن ورود خواست و حضرت اجازه
ورود داد. او آمد و نشست. حضرت فرمود: اين لباسهاى تو، چقدر پاك و نرم است! آن مرد
گفت: آن از لباسهاى منطقه ماست. بعد گفت: هديهاى آوردهام. در اين هنگام، غلامى
وارد شد و بقچه لباسى با خود داشت. پس آن را آورد و بر زمين نهاد. آن مرد مدتى سخن
گفت و سپس برخاست و رفت. حضرت فرمود: اگر وقتش برسد و وصفش صحيح باشد، او صاحب
پرچمهاى سياه از خراسان است كه صداى سلاح آنان به گوش مىرسد.
سپس به غلامى كه بالاى
سرش ايستاده بود، فرمود: دنبال او برو و نامش را