اسم الکتاب : جلوههای اعجاز معصومین المؤلف : راوندی، قطب الدین الجزء : 1 صفحة : 318
فرمود: هيهات! تو مسلمان نمىشوى. ولى فرزندت فلان، مسلمان
مىشود و از شيعيان ماست.
سپس فرمود: اى يوسف!
مردم فكر مىكنند شما از دوستى ما بهرهاى نمىبرى. به خدا قسم دروغ مىگويند!
امثال شما از دوستى ما بهره مىبرند.
دنبال كار خويش برو كه
موافق ميلت خواهد بود. [و به زودى فرزندى مبارك خواهى يافت].
مىگويد: به در خانه
متوكل رفتم و كارم را انجام دادم و برگشتم.
هبة اللَّه مىگويد:
پسرش را بعد از مرگ پدرش ديدم كه مسلمان و شيعه خوبى بود. به من گفت: پدرم بر دين
نصرانيت مرد. و او بعد از مرگ پدرش مسلمان شد و مىگفت: من مژده مولايم امام على
النقى- 7- هستم[1].
بهتر بودن دختر از پسر
(1) 3- ايوب بن نوح
مىگويد: زن يحيى بن زكريا حامله بود. يحيى به أبو الحسن- 7- نوشت كه
دعا كند تا خداوند براى او پسرى عطا نمايد.
حضرت در جواب نوشت: چه
بسا دخترى كه بهتر از پسر است. بعد از آن همسرش دختر زاييد.
ايوب بن نوح مىگويد:
جعفر بن عبد الواحد، قاضى كوفه بود و مرا اذيت مىكرد. از اذيت او به ابو الحسن-
7- نوشتم و شكايت كردم.
حضرت در جوابم نوشت: تا
دو ماه ديگر عزل مىشود. همان طور هم شد. و من از آزار او راحت شدم[2].
دعا قبل از درخواست
(2) 4- ابو هاشم جعفرى
مىگويد: در سامرا شخصى به مرض برص مبتلا شد و