responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین المؤلف : راوندی، قطب الدین    الجزء : 1  صفحة : 28

حضرت فرمود: «مرا به آنجا ببر» آن مرد با پيامبر به همان جا رفت. حضرت فرمود:

«اسمش چيست؟» گفت فلان. آن حضرت فرمود: «اى فلان! به اذن خدا مرا جواب ده!» دخترك بيرون آمد، در حالى كه مى‌گفت: «لبيك يا رسول اللَّه! سعديك ...».

حضرت فرمود: «پدر و مادرت اسلام آورده‌اند، اگر دوست دارى تو را پيش آنها برگردانم».

دختر گفت: من به آنها احتياج ندارم خدا براى من بهتر است‌[1].

سخن گفتن سوسمار

(1) 40- روزى رسول خدا- 6- در جمع اصحاب نشسته بود، عرب باديه‌نشينى كه سوسمارى را گرفته و در آستين خود مخفى كرده بود، خدمت پيامبر آمد.

اعرابى گفت: «اين شخص كيست؟».

اصحاب گفتند: «پيامبر خداست».

اعرابى گفت: قسم به لات و عزّى، در دنيا هيچ كس مبغوضتر از تو نزد من نيست، اگر قبيله‌ام به من نمى‌گفتند عجول، فورا تو را به قتل مى‌رساندم.

پيامبر- 6- فرمود: «چه چيز تو را به اين كار وادار كرده است؟

به من ايمان بياور».

اعرابى گفت: «به تو ايمان نمى‌آورم مگر اينكه اين سوسمار به تو ايمان آورد».

در اين لحظه سوسمار را از آستين خود بيرون انداخت.

پيامبر فرمود: اى سوسمار! سوسمار گفت: «لبيك و سعديك! اى زينت كسى كه به قيامت ايمان دارد».

پيامبر فرمود: «چه كسى را مى‌پرستى؟».


[1] بحار: 18/ 8، حديث 11.

اسم الکتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین المؤلف : راوندی، قطب الدین    الجزء : 1  صفحة : 28
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست