responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین المؤلف : راوندی، قطب الدین    الجزء : 1  صفحة : 242

كه خبر مرگ يكى از پيروانش را مى‌داد. با خود گفتم، چطور امام از مرگ پيروانش مطّلع است؟! حضرت رو به من كرد و فرمود: هر كارى مى‌خواهى بكن، عمرت بسر آمده و كمتر از دو سال به پايان آن نمانده است و برادرت هم يك ماه بعد از تو خواهد مرد.

و خاندانت متفرّق مى‌شوند و به حالى مى‌افتند كه مردم به آنها ترحّم مى‌كنند. آيا در قلبت همين مى‌گذشت؟

گفتم: پناه به خدا مى‌برم از آنچه بر قلبم عارض شد.

هنوز دو سال نشده بود كه منصور از دنيا رفت و برادر و عدّه‌اى از خاندانش بعد از او مردند و بقيّه فقير و زمين گير شدند و از هم پاشيدند و همان طور كه امام فرموده بود، مردم به آنان ترحّم كرده و صدقه مى‌دادند[1].

جريان تولد ابراهيم فرزند امام كاظم (ع)

(1) 4- روايت شده كه امام رضا- 7- فرمود: پدرم به حسين بن ابى العلا دستور داد كه برايم كنيز نوبيّه‌اى‌[2] بخر. او گفت: كنيزى را مى‌شناسم نوبيّه كه بهتر و زيباتر از آن نديده‌ام، ولى يك خصلت دارد كه اگر آن نبود، براى شما مناسب بود.

حضرت فرمود: آن خصلت چيست؟

گفت: اينكه او كلام شما را و شما كلام او را متوجه نمى‌شويد.

حضرت لبخندى زد و فرمود: برو و آن را بخر. و او چنين كرد. وقتى كه كنيز را آورد، حضرت با زبان او با وى سخن گفت و پرسيد: نامت چيست؟

گفت: مونسه.

فرمود: درست است كه مونسه هستى، امّا اسم ديگرى نيز داشتى كه «حبيبه» است.


[1] بحار: 48/ 68، حديث 90.

[2] نوبيّه: نام قبيله‌اى در سودان بوده است.

اسم الکتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین المؤلف : راوندی، قطب الدین    الجزء : 1  صفحة : 242
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست