اسم الکتاب : جلوههای اعجاز معصومین المؤلف : راوندی، قطب الدین الجزء : 1 صفحة : 185
عجايبى در فرات
(1) 52- امام صادق- 7- مىفرمايد: هنگامى كه على- 7- از غائله صفين فارغ شد، در ساحل
فرات ايستاد و فرمود: اى وادى! من كيستم؟ رود مضطرب شد و امواج به هم خوردند و
مردم نگاه مىكردند. صدايى را از فرات شنيدند كه گفت: «اشهد ان لا اله الا اللَّه
و ان محمّدا رسول اللَّه و ان عليّا امير المؤمنين حجة اللَّه على خلقه»[1].
(2) 53- امام صادق- 7- مىفرمايد: وقتى كه على- 7- از صفين برمىگشت بر ساحل فرات
ايستاد و با چوب دستى خود بر آب زد و فرمود: جارى شو. پس دوازده چشمه جارى شد و
مردم نگاه مىكردند. سپس با زبانى سخن گفت كه مردم نفهميدند. آنگاه مارها سرشان را
از رودخانه بيرون آوردند و «لا اله الا اللَّه» و تكبير گفتند و بعد از آن گفتند:
«السلام عليك يا حجّة اللَّه في ارضه، و يا عين اللَّه في عباده»، قوم تو در صفين
تو را خوار كردند چنانچه قوم هارون بن عمران او را.
حضرت به مردم فرمود:
«آيا شنيديد؟» گفتند: بلى. پس فرمود: «اين معجزه من براى شماست و شما را بر آن
شاهد مىگيرم»[2].
قبر على (ع)
(3) 54- على- 7- فرمود: رسول خدا- 6- را در خواب ديدم كه غبار از
صورت من پاك مىكرد. و مىفرمود: «آنچه كه قرار بود در مورد تو بشود انجام
پذيرفت». بعد از سه روز حضرت، ضربت خورد.
باز مىفرمود: «رسول
خدا- 6- را در خواب ديدم و از امّت او شكايت كردم كه چگونه
با من حيله كردند و دشمنى نمودند و گريستم».
پيامبر اكرم- 6- فرمود: «گريه نكن». سپس دو مرد ديدم كه بدنشان به آهن و
سرهايشان به سنگ بسته شده بود.