صالحان آنها هستند، پس چه شناختى نسبت به آنهاست و تعظيم و احترامشان و تخلق به اخلاقشان كجاست؟ راستى كه سهل انگارى مذاهب چهارگانه نسبت به «آل محمد» 6 با آن شهادتشان نسبت به همه آنها، بسيار عجيب و شگفت انگيز است!

خلفاى پيامبر دوازده نفر و همه از قريشند

از شگفتيهائى كه من در خلاف‌گوئيهاى پيروان مذاهب چهارگانه ديدم، اينست كه آنها غير قرشى بودن خليفه را جايز مى‌دانند و اين بر خلاف رواياتى است كه آنها در كتابهاى خود نقل كرده‌اند از جمله: بخارى و مسلم در صحاح خود به سندهاى خود از «عبد اللَّه بن عمر» روايت كرده‌اند كه گفت: پيامبر 6 فرمود:

«لا يزال هذا الامر في قريش ما بقى من النّاس اثنان»

[1]: پيوسته اين امر- امر دين- بايد در دست قريش باشد مادامى كه در دنيا دو نفر بماند.

ثعلبى اين روايت را در ذيل آيه: وَ إِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ‌[2]. ذكر كرده است و همچنين حميدى آن را در كتاب «الجمع بين الصحيحين» از مسند «عبد اللَّه بن عمر» در شماره 169 از پيامبر روايت كرده كه فرمود:

«لا يزال هذا الامر في قريش ما بقي منهم اثنان»

[3].

حميدى در چند حديث روايت كرده است كه پيامبر فرمود: «الناس تبع لقريش»[4]: مردم تابع قريشند.

از چيزهاى عجيبى كه من در رابطه با عداوت آنها با قريش ديدم، اين است كه حميدى در كتاب «الجمع بين الصحيحين» در حديث 225 از مسند ابو هريره ذكر

[1] مسلم، صحيح، ج 3، ص 1453- بخارى، صحيح، ج 8، ص 105.

[2] سوره زخرف، آيه 44.

[3] همين دو مصدر فوق.

[4] مسلم، صحيح، ج 3، ص 1451.