responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : الطرائف ت داود إلهامی المؤلف : سید بن طاووس    الجزء : 1  صفحة : 255

ابن حجر در «صواعق المحرقه» نقل كرده كه آن شبى كه صبحش على 7 ضربت خورد، مكرر از حجره بيرون مى‌آمد و به آسمان نظر مى‌كرد و بسيار مى‌فرمود: به خدا سوگند دروغ نگفته‌ام و به من دروغ نگفته‌اند، اين همان شب است كه به من خبر داده‌اند، همين كه هنگام صبح بيرون رفت، ابن ملجم او را ضربت زد[1].

ابن اثير در اسد الغابه به سند خود از حسن بن كثير از پدرش روايت كرده كه گفت: على 7 آن شب براى نماز صبح از خانه بيرون مى‌آمد، مرغابيان استقبالش كردند و به روى او صيحه زدند ما آنها را دور مى‌كرديم فرمود: كارى نداشته باشيد كه نوحه مى‌كنند همين كه به مسجد رسيد ضربت بر سرش وارد آمد[2].

و از اين حديث بر مى‌آيد كه آن حضرت شب شهادت، و ساعتش را نيز مى‌دانسته و اين حديث را كنز العمال نيز آورده و به ابن عساكر نسبت داده است‌[3].

محبّ طبرى همين حديث را آورده و در آخر آن راوى مى‌گويد: عرض كردم يا امير المؤمنين شما دست ما را نسبت به مراديان باز بگذار، آخر آنان در شهر كه آب و ملكى و فاميلى ندارند بگذار ايشان را از اينجا بيرون كنيم فرمود: نه، ولى اگر من به دست او كشته شدم شما نيز او را بكشيد و اگر بهبودى يافتم قصاص مى‌شود[4].

على 7 در قيامت بر ناقه بهشتى سوار مى‌شود

خطيب در تاريخ بغداد به سند خود از «ابن عباس» روايت كرده كه گفت:

رسول خدا 6 فرمود در قيامت هيچ كس سواره نمى‌آيد، مگر ما چهار نفر، عمويش‌


[1] ابن حجر، صواعق المحرقه، ص 80.

[2] ابن اثير، اسد الغابة، ج 4، ص 35.

[3] متقى هندى، كنز العمال، ج 6، ص 413.

[4] محب طبرى، رياض النضرة، ج 2، ص 245.

اسم الکتاب : الطرائف ت داود إلهامی المؤلف : سید بن طاووس    الجزء : 1  صفحة : 255
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست