(1) 190) امام باقر 7 به محمّد
بن مسلم فرمود: اى محمّد، شايد پندارى كه رسول خدا 6 از روزى
كه خداوند او را مبعوث نمود تا روزى كه او را قبض روح فرمود كسى آن حضرت را- اگر
چه يك بار- ديده باشد كه در حال تكيه دادن غذا خورده باشد؟ اى محمّد، شايد گمان
كنى كه رسول خدا 6 از روزى كه خداوند او را مبعوث نمود تا
روزى كه او را قبض روح فرمود سه روز پياپى از نان گندم سير خورده باشد؟ آنگاه
حضرت پاسخ خود را چنين داد: نه، به خدا سوگند تا روزى كه خداوند جان او را قبض
نمود سه روز پياپى از نان گندم سير نخورد. البته نمىگويم آن حضرت دسترسى به آن
نداشت، بلكه گاهى به يك مرد صد شتر مىبخشيد؛ و اگر مىخواست بخورد حتما
مىتوانست. همانا جبرئيل سه بار كليد گنجهاى زمين را نزد آن حضرت آورد و او را در
انتخاب آن مخيّر ساخت بدون آنكه خداوند چيزى از پاداش اخرويى كه براى او آماده
ساخته بكاهد، ولى او در هر بار تواضع و فروتنى در برابر پروردگارش را [بر تمام
گنجهاى زمين] برمىگزيد. هرگز چيزى از او درخواست نشد كه در پاسخ «نه» بگويد. اگر
داشت مىبخشيد، و اگر نداشت مىفرمود: به خواست خدا انجام خواهد شد.
(2) 191) على 7 فرمود: پيامبر گرامى 6 هرگز سه روز پياپى از نان گندم سير نخورد تا به رحمت الهى پيوست.
(3) 192) ابو هريره گويد: هرگز رسول خدا 6 و
خانواده او تا هنگام رحلت آن حضرت سه روز پياپى از نان گندم سير نخوردند.
(4) 193) عايشه گويد: رسول خدا 6 تا دم مرگ نشد
كه سه روز پياپى از طعام سير شده باشد، و اگر مىخواست مىتوانست خود را سير كند،
ولى گرسنگان ديگر را بر خود مقدم مىداشت.
(5) 194) هيچ گاه دو رنگ غذا در يك لقمه رسول خدا 6 جمع نشد، اگر گوشت بود نان نداشت، و اگر نان بود گوشت نداشت.