(2) 148) على 7 فرمود: پيامبران عليهم السّلام طاقباز بر
پشت مىخوابند.
(3) 149) رسول خدا 6 نه زن داشت و همگى يك
روانداز داشتند كه با گياه خوشبو و رنگين ورس يا زعفران رنگ شده بود؛ نوبت هر يك
كه مىرسيد آن را به خانه او مىفرستادند و نمزده مىشد تا بويش پخش شود.
(4) 150) على 7 فرمود: شبزندهدارى سبب تندرستى و خشنودى
پروردگار و در معرض رحمت حق قرار گرفتن است و تمسّك به اخلاق و شيوه پيامبران است.
(5) 151) امام صادق 7 فرمود: رسول خدا 6 چون به بستر خواب مىرفت مىگفت:
اللّهم باسمك احيى، و باسمك اموت
(خداوندا، به نام تو زنده مىگردم و به نام تو مىميرم). و چون از
خواب بر مىخاست مىگفت:
الحمد للَّه الّذى احيانى بعد ما اماتنى و اليه النّشور
(سپاس و ستايش خداى را كه مرا پس از ميراندن زنده كرد[1] و همه پس از مرگ به سوى او زنده و
محشور مىشوند).
(6) 152) محمّد بن مروان گويد: امام صادق 7 فرمود: آيا
شما را خبر ندهم كه رسول خدا 6 چون به بستر خواب مىرفت چه
مىگفت؟ من گفتم: چرا، بفرماييد.
فرمود: آن حضرت آية الكرسى مىخواند و مىگفت:
بسم اللَّه، آمنت باللَّه، و كفرت بالطّاغوت، اللّهمّ احفظنى في
منامى و في يقظتى
(به نام خدا، به خدا ايمان دارم، و از طاغوت بيزارم، خداوندا مرا در
خواب و بيدارى حفظ فرما).
(7) 153) رسول خدا 6 بيشتر اوقات بالشى را از
پوست كه از ليف خرما پر شده بود زير سر مىنهاد و هم روى آن مىنشست.
(8) 154) رسول خدا 6 هر گاه خواب هولناكى
مىديد مىگفت:
هو اللَّه الّذى
[1] -در اين حديث از خواب به مرگ تعبير شده است چنان كه
در سوره زمر آيه 42 آمده است.