و هر گاه چيزى را دوست نمىداشت از قيافه آن
حضرت درمىيافتيم.
(1) 28. امام صادق 7 به حفص بن غياث فرمود: اى حفص، هر كه
صبر كند اندكى صبر كرده و هر كه بىتابى كند اندكى بىتابى كرده است. سپس فرمود:
در همه كارهايت صبر پيشهساز، زيرا خداى بزرگ محمّد 6 را به
پيامبرى برانگيخت و او را امر به صبر و مدارا نمود و فرمود: «بر آنچه مىگويند صبر
كن و به طورى شايسته از آنان دورى گزين، و مرا با تكذيبكنندگان توانگر و مرفّه
واگذار[1]»، و نيز
فرمود: «بدى ديگران را با بهترين روش دور كن، تا آن كه ميان تو و او دشمنى است
گويى دوست گرم و صميمى است. و از اين خصلت برنخورند جز كسانى كه صبر پيشه كنند و
كسى كه داراى بهرهاى بزرگ [از انديشه و خرد] است»[2]
رسول خدا 6 هم صبر نمود تا او را به چيزهاى بزرگ متهم كردند.
از اين رو دلتنگ شد و خداوند اين آيه را نازل نمود: «و ما به خوبى مىدانيم كه تو
سينهات از آنچه مىگويند تنگ مىشود. پس به همراه ستايش پروردگارت تسبيحگوى و از
سجدهگزاران باش[3].» باز هم او
را تكذيب كردند و متهم نمودند و حضرت غمگين شد و خداوند اين آيه را فرستاد: «ما به
خوبى مىدانيم كه آنچه مىگويند تو را غمگين مىكند. اما آنان تو را تكذيب
نمىكنند بلكه اين ستمگران آيات خدا را تكذيب مىكنند.
البته پيش از تو نيز پيامبرانى تكذيب شدند و بر تكذيب شدن صبر كردند،
و آزارها ديدند تا آنكه يارى ما به آنان رسيد[4].»
پس پيامبر 6 خود را به صبر ملزم ساخت، تا آنكه آنها پا را
فراتر نهاده و نام خدا را بر زبان آورده، او را تكذيب نمودند. پيامبر 6 فرمود: در باره خودم و خاندان و آبرويم صبر كردم ولى در باره بدگفتن به
معبودم صبر ندارم. آنگاه خداوند