اسم الکتاب : روضة الأنوار عباسى (در اخلاق و شيوه كشوردارى) المؤلف : محقق سبزوارى الجزء : 1 صفحة : 802
از كلمات شريفه حضرت امير المؤمنين است- صلوات الله عليه- كه،
«الاعمال يستقيم بالعمّال». يعنى: «كارها به عاملان مستقيم مىشود.»
حكايت
آوردهاند كه شبى مأمون را خواب نمىآمد. نديمى را طلب نمود كه جهت
او سخن مىگفته باشد. گفت: «يا امير المؤمنين! در موصل بومهاى بود- يعنى، جغدى- و
در بصره بومهاى. بومه موصل دختر بومه بصره را جهت پسر خود خواستگارى نمود. بومه
بصره گفت: خ اجابت تو نمىكنم، مگر آنكه از جهت صداق دختر من صد مزرعه خراب مقرّر
كنى. خ بومه موصل گفت: خ مرا قدرت بر آن نيست، و ليكن اگر والى ولايت ما- سلمه
اللّه- يك سال حكومت و ولايت او مستمرّ بماند، اين كار مىتوانم كرد. خ» مأمون از
اين سخن بيدار و هشيار شد و در مقام تدارك درآمد، و خود به ديوان مظالم نشست و داد
مظلومان از ظالمان بستد، و تفقّد امور ولات و عمّال نمود، و در تعديل و اصلاح
ايشان كوشيد[1].
و ببايد دانست كه اگر پادشاهى خواهد كه به ظلم و تعدّى مال از رعايا
بستاند و به آن خزانه خود معمور سازد، و بر رعيّت بيش از وسع ايشان تكاليف نمايد
[201 ب] تا از عمارت عاجز آيند و خراجات منكسر گردد، مثل او چون كسى است كه از
گرسنگى گوشت خود قطع كند و بخورد.
شاهى كه بر رعيّت
خود مىكند ستم
مستى بود كه
مىكند از ران خود كباب
چه او اگر از يك جانب سير شود، از جانب ديگر ضعيف شود و الم قطع عضو
بيش از الم گرسنگى باشد. و كسى كه بر رعيّت بيش از توانايى تحميل نمايد چون كسى است
كه پشتبام را به خاكى اندود كند كه از اساس خزانه بردارد. مالهاى كلّى و خراجهاى
[1] - اين حكايت را ابن خلدون به نقل از مسعودى به
بهرام پسر بهرام نسبت مىدهد كه در آن موبدان به كنايه پادشاه را از ستمگرى و غفلت
دولت در امور كشور نهى كرد و در اينباره مثالى از زبان جغد نرى كه از ماده جغدى
خواستگارى مىكند براى پادشاه آورد. نك: ابن خلدون، مقدمه، فصل چهل و سوم، ص 287.
اسم الکتاب : روضة الأنوار عباسى (در اخلاق و شيوه كشوردارى) المؤلف : محقق سبزوارى الجزء : 1 صفحة : 802