responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : روضة الأنوار عباسى (در اخلاق و شيوه كشوردارى) المؤلف : محقق سبزوارى    الجزء : 1  صفحة : 438

از آنكه بسيار كارهاى بزرگ كرده بود و مصافهاى [111 ب‌] گران شكسته، ناصر الدّين لقب آمد. و چون سبكتكين از دنيا رحلت كرد، سلطان محمود به جاى پدر نشست و همه تدبيرهاى پسنديده مى‌كرد بدان‌سان كه از پدر ديده بود و اخبار پادشاهان بسيار شنيدى و دوست داشتى دانش و دانشمندان را و در ايّام خود نيم‌روز بگرفت و خراسان بگشاد و چند نوبت به هندوستان رفت و سومنات بگشاد و بتخانه‌ها ويران كرد و بتها بياورد. و كار او رسيد به آنجا كه رسيد[1].

مجملا، از اين حكايت معلوم شد كه آلپ تكين كه قديمى درگاه آل سامان بود و حقوق خدمات بسيار داشت و كارآمدنى بود و او را بغير از راستى گناهى نبود به سخن مفسدان بر او متغيّر شدند و او را از خود روگردان ساختند، بر ايشان متيمّن‌[2] نبود و باعث اختلال و انقلاب احوال ايشان شد. و چون او مظلوم بود همه‌جا مظفّر شد و در آن خطرها آفتى به او نرسيد و عاقبت ملك از سامانيان به غلامى او منتقل شد. خواجه نظام الملك بعد از نقل حكايت مذكور ذكر كرده كه، «مقصود بنده از اين حكايت آن است كه تا خداوند عالم را- خلّد اللّه ملكه- معلوم گردد كه بنده چگونه باشد و چون بنده خدمتهاى نيك و پسنديده كرده باشد و هرگز از وى خيانتى و بدعهديى نديده باشد و ملك به او استوار باشد و بر دولت مبارك باشد، به آزار دل او نبايد كوشيد و سخن هر كسى بر او نبايد شنيد. بلكه اعتماد زيادت بايد كرد كه خاندانها و شهرها و مملكتها به هر وقتى به مردى بازبسته باشد كه چون او را از جاى برگيرند، آن خاندان برود و آن شهر ويران گردد و آن ملك زير و زبر گردد. چنانكه آلپ تكين كه بنده‌اى نيك بود و ملك سامانيان به او استوار بود، قدر او ندانستند و قصد او كردند. چون از خراسان برفت، دولت از خاندان سامانيان با او برفت و در خانه بنده از آن او شد. و مقصود از تقرير اين حكايت آن است كه بندگانى را كه پرورده و بزرگ كرده باشند نگاه بايد داشت كه عمرى ديگر بايد و روزگار مساعد تا بنده شايسته و آزموده به‌دست آيد و دانايان گفته‌اند كه، چاكر و بنده شايسته به از فرزند باشد.»


[1] - اين حكايت در سياستنامه، تصحيح هيوبرت دارك، فصل بيست و هفتم، صص 140 تا 158 نقل شده است.

[2] - متبرّك و بابركت.

اسم الکتاب : روضة الأنوار عباسى (در اخلاق و شيوه كشوردارى) المؤلف : محقق سبزوارى    الجزء : 1  صفحة : 438
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست