اسم الکتاب : روضة الأنوار عباسى (در اخلاق و شيوه كشوردارى) المؤلف : محقق سبزوارى الجزء : 1 صفحة : 421
خداى عز و جلّ عاصى مىشود، او نيز در خواجه خود عاصى مىگردد».
و چون او را ملامت كردندى كه، اين غلام را چرا نمىفروشى؟ گفتى: «من مىخواهم كه
نفس خود را به تندخويى اين غلام سركوفته دارم».
مجملا، هركس او را بندهاى هست در معرض حساب او را از حقوق ايشان
سؤال خواهند نمود. بايد مراعات حقوق ايشان نمايد، چنانكه نفقات مأكول و ملبوس
ايشان را به قدر حاجت و اعتدال مقرّر دارد و زياده از طاقت به ايشان كار نفرمايد،
و حدود و احكام شرع به ايشان تعليم نمايد، و به نظر حقارت در ايشان ننگرد، و در
وقت اداى فرايض به ايشان كار نفرمايد به حدّى كه باعث فوت فريضه شود، و زلّات[1] ايشان كه باعث نقصانى در ملك و دين
نباشد عفو نمايد، و با ايشان در امور مضايقه و مناقشه ننمايد و طريقه عفو و اغماض
و مروّت منظور دارد. اين است آنچه متعلّق است به آداب بندگان، به حسب آخرت و به
حسب آداب و قواعد سلطنت و پادشاهى [كه] بر امرى چند معتبر است كه شايد در قسم دوم
كتاب اشاره اجماليه به آن بشود، ان شاء اللّه تعالى.
و امّا حقوق همسايگان، مراعات آن بغايت لازم است و كسانىكه قرب جوار
داشته باشند، اهتمام به احوال ايشان ضرور است و بر پادشاهان مراعات كسانىكه در
قرب قصر و باغ و درگاه و بارگاه پادشاه مأوى داشته باشند لازم است. در حديث است
كه، هر كه به خدا و روز قيامت ايمان دارد، همسايههاى خود را گرامى دارد. و از
حضرت رسول صلّى اللّه عليه و اله منقول است كه، جبرييل مرا چندان در باب همسايگان
وصيّت نمود كه گمان كردم كه از جهت ايشان ميراثى مقرّر خواهد نمود. و مراعات حقّ
ايشان به آن شود كه ايشان را گرامى دارد و به ايشان نفع رساند، و ضرر و آزار خلق
را از ايشان دفع كند؛ و اگر درويش و بينوا باشند، جبر[2]
كسر فقر ايشان نمايد و عطا و نفقه و ضيافت و اهدا از ايشان دريغ ندارد.
از حضرت امام زين العابدين 7 منقول است كه فرموده كه، در
حقّ همسايه آن است كه حفظ او كنى در حال غيبت، و اكرام او نمايى در حال حضور، و
هرگاه بر او ظلمى رود،