اسم الکتاب : روضة الأنوار عباسى (در اخلاق و شيوه كشوردارى) المؤلف : محقق سبزوارى الجزء : 1 صفحة : 168
استحقاق [37 آ] از جانب خراسان به جهت شنيدن اخبار آمدن روميان
متوجّه عراق گرديد، در اثناى راه به مشهد مقدّس حضرت امام الجنّ و الانس ابى الحسن
على بن موسى الرّضا 7 رسيد و به شرف زيارت مرقد منوّر آن حضرت مشرّف
شد. شبى در آن روضه متبرّكه، كه محلّ استجابت دعا و مكان قبول توبه و استغفار
گناهان است، جهت احيا داشتن و طلب حوايج و مرادات از حضرت حقّ- عزّ و علا- بهوسيله
روح پرفتوح آن حضرت خواستن به صباح رسانيد. اتّفاقا، در آن شب جذبهاى از جذبات
الهى، بر دل آگاه و خاطر خيرخواه آن پادشاه عالمپناه رسيد. به سبب غلبه و زيادتى
نور ايمان بر ظلمت غفلت و شهوت و عصيان و بهواسطه تسلّط سپاه فرشتگان بر لشكر
شيطان، با وجود عنفوان جوانى و كمال اشتداد ميل شهوات نفسانى، خطاب يا أَيُّهَا
الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً[1]- يعنى: «اى كسانى
كه مومنيد! توبه كنيد به جانب خدا توبه نصوح را»- از ته دل جواب لبّيك گفته، به
جهت ندامت و پشيمانى بر ايّام ماضى از سر عجز و تضرّع و زارى و گريه و بيقرارى، در
آن روضه شريفه روى به درگاه حضرت بارى آورده، صيغه توبه را ادا نمود و حضرت امام
را 7 گواه ساخت. صدر جهان گويد: و از آن تاريخ تا حال، كه قريب چهل سال
است، بر توبه خود به مرتبهاى ثابت و راسخ مانده كه احدى را از جنس بشر طاقت آن
نيست؛ با وجود آنكه به سبب توبه و منع مردمان از ظلم و زيادتى و طغيان و گناه و
خطا و عصيان و شرب شراب و قصد ناموس مسلمانان كه مجراست در طبيعت اجلاف، چند نوبت
ظالمان گمراه و عاصيان روسياه قصد ملك و سلطنت و جاه، بلكه جان شيرين آن پادشاه
نمودند. امّا، آن عالمپناه توكّل بر معبود به حقّ و حافظ و ناصر مطلق كرده اصلا
شايبه تزلزل و اضطراب به خاطر دريا مقاطر راه نداده، پيروى شرع مطهّر و متابعت
ائمه اثنى عشر از دست نگذاشت؛ و به يمن و بركت ثبوت و رسوخ در توبه و متابعت ائمه،
جميع آنها كه اين خيالات فاسد به خاطر آورده بودند مقهور و مغلوب، بلكه معدوم و
نابود شدند. صدر جهان گفته كه، توبه آن پادشاه باعث توبه چندين هزار عاصى گناهكار
گرديد، چه در آن زمان كه آن حضرت به شرف توبه مشرّف گشت، احكام و فرامين به جميع
ممالك محروسه شرف صدور يافت كه