اسم الکتاب : روضة الأنوار عباسى (در اخلاق و شيوه كشوردارى) المؤلف : محقق سبزوارى الجزء : 1 صفحة : 12
باشد، حكومت مىكرده است.
بديهى است تشكيل اجتماع و وجود قوانين و مقرّرات مبتنى بر عدالت،
تنها تأمين كنندههاى اراده نخستين آدميان در مقابله با سختيهاى زيستى و كسب رفاه
و آسودگى قلمداد نمىشدند، بلكه به تشكيل حكومتى كه با به كار بردن قدرت، حافظ و
مجرى قوانين و مقررات باشد نياز بوده است.[1]
با گذشت زمان و تبدّل اعصار، و پيچيده شدن نظام جوامع و پيدايش
نيازهاى جديد به ويژه با ظهور شهرنشينى، برخى جامعهها داراى ساخت سياسى مشخّصى
گرديدند كه حسب شرايط و نياز آنها، نوع حكومت، دولت، هيئت حاكمه، مؤسسات اجتماعى و
... در ميانشان متفاوت بوده است.
با اين اوصاف، مىتوان به ديرينه بودن عقايد سياسى نزد انسانها اذعان
داشت و نتيجه گرفت كه تاريخ انديشه سياسى به قدمتنژاد بشر است، و نخستين فردى كه
كلمهاى مانند «انسان نبايد ...» را به زبان راند، اولين انديشمند سياسى است.[2] مايههاى انديشه سياسى انسان را
گرايش وى به نيل به سعادت و پرهيز از شقاوت براساس فطرت پاك، و يا تمايل به
برترىجويى و دستاندازى به حقوق همنوعان در طىّ زندگى اجتماعى براى تنظيم و تعيين
مرزهاى ارتباطاتى وى با ديگران جهت كسب منافع، مطابق عدالت و يا فزونخواهى، تشكيل
مىداده است، و بهويژه تلاش انسان فزونخواه و برترىجوى براى تضمين اراده خود در
جهت تشكيل و يا به دست گرفتن قدرت و حفظ آن بوده است.
تمام كوششهايى كه به انگيزه اصلاح در جوامع به عمل آمده مصروف برطرف
ساختن احتياجات مادّى و تأمين منافع و مصالح دنيوى نگشته است. مسائلى همچون فضيلت،
سعادت، عدالت، تزكيه نفس از رذايل اخلاقى در اركان و شالوده بسيارى از
انديشهورزان مباحث سياسى، به صورتى آرمانخواهانه، مورد بررسى قرار گرفته است.
دعوت و تعليمات پيامبران الهى در همين راستا قابل درك است كه تأمين
همهجانبه
[1] - حكومت دينى در روش فلاسفه و متكلمان شيعى، ص 1؛
حكومت اسلامى، صص 26 و 27.