اسم الکتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) المؤلف : حسينى طهرانى، سید محمد حسين الجزء : 1 صفحة : 583
نقل كرده است كه شايان ذكر است
: وَ فى
ساعَةٍ أوْ دونَ ذلِكَ مَنْ تَلا
بِمَجْموعِهِ
جَمْعى تَلا ألْفَ خَتْمَةِ [1]
و در ساعتى يا كمتر از ساعتى، هزار بار ختمه را، يعنى مجموع قرآن را
مِنَ الفاتحة إلى الخاتمة، بخواند آن كس از أوليا كه به مجموع خود از نفس و قوا و
أعضاش، متابعت و پيروى كند مر اين حضرت جمعيّت مرا، به إزالت احكام جزئيّت از هر
يك از نفس و قوا و أعضاش، و عدم إضافت حكمى و اثرى از اوصاف و آثار نفس و قوا به
خودشان. و چون اين حُسن و كمال متابعت دست دهد، حينئذٍ از قيد زمان باز رهد. پس
چيزى كه از غير او در زمان متطاول ظاهر شود، از وى به اندك زمانى صادر گردد. قالَ
الْعَبْدُ الشّارِحُ أصْلَحَهُ اللَهُ: و يكى از نوادر اين حال مذكور آنستكه: من
كه نويسنده اين حروفم، شنيدم از شيخ بزرگوار طَلْحة لشترىّ عراقىّ رحمهُ اللهُ كه
گفت: من از شيخ: شيخ زاده عماد الدّين فرزند شيخ الشّيوخ، جُنَيد وقته: شيخ شهاب
الدّين السُّهرَوَردىّ رضِىَ اللهُ عنهما شنيدم كه گفت:
وقتى در خدمت پدرم شيخ الشّيوخ رضى اللهُ عنه به حجّ رفتم. روزى در
أثناى طواف، شيخى ديدم كه خَلق در عين طواف، بدو تقرّب و تبرّك مىنمودند و زيارتش
ميكردند.
أصحابنا مرا به نزد وى به فرزندى شيخ الشّيوخ تعريف كردند. آن شيخ
مرا ترحيب فرمود، و بر سرم بوسهاى داد كه اثر آن تا كنون در خود مىيابم، و در
آخرت بدان عظيم اميدوارم. پس چون بعد از اتمام سَبْع و فراغ از رَكْعَتَىِ
الطَّواف به خدمت شيخ رضى اللهُ عنه رجوع كرديم أصحابنا گفتند كه: شيخ زاده را به
شيخ عيسى مغربىّ نموديم و ترحيب عظيمش كرد و بر سرش بوسه
______________________________
[1] خَتْمه اصطلاح قرّاء است به معنى يك بار تمام قرآن را از اوّل
تا آخر خواندن.
اسم الکتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) المؤلف : حسينى طهرانى، سید محمد حسين الجزء : 1 صفحة : 583