اسم الکتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) المؤلف : حسينى طهرانى، سید محمد حسين الجزء : 1 صفحة : 573
هُنالِكَ الْوَلايَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ.
[1]
در اينصورت وجود رسول أكرم و أئمّه طاهرين كه مبدأ اثرند، نه با جهات
تعيّن و افتراق و حدود ماهيّتى و هويّتى آنهاست، بلكه بواسطه اصل تحقّق معنى
عبوديّت و فناء است كه از آن به ولايت تعبير ميگردد. و عبارت ذيقيمت:
[2] اشاره بدين مقام است. و در آنجا هر كس به مقام فناى مطلق برسد و
در حرم خدا فانى گردد و وجود مستعار و إنّيّت مجازى و عاريتى او مضمحل گردد، طبعاً
و قهراً داراى اين ولايت است و اختصاصى به ائمّه ندارد.
در هر زمان و هر مكان افرادى ميتوانند خود را بدين مقام برسانند.
منتهى اوّلًا بايد بواسطه متابعت و پيروى از امام معصوم باشد و إلّا نخواهند رسيد،
و ثانياً عنوان إمامت و پيشوائى براى اين ذوات معصومين سلام الله عليهم تا أبد
باقى است. زيرا آنان را خداوند پيشوا و رهبر نموده و لواى ارشاد را با مجاهدات
عاليه (اختياراً نه جبراً) بديشان سپرده است. و اين معنى منافات ندارد با آنكه كسى
ديگر بتواند به مقام معرفت خدا برسد، و معنى
مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ
درباره وى تحقّق پذيرد؛ و در حرم خدا با فنا و اضمحلال
______________________________
[1] صدر آيه 44، از سوره 18: الكهف
[2] اين حديث را سيّد عبد الله شُبَّر در كتاب «مصابيحُ الانوار فى
حلّ مُشكلاتِ الاخبار» ج 2، طبع مطبعه علميّه نجف، ص 399 و 400، به حديث شماره
226، به عنوان ما رُوىَ عنهم عليهم السّلامُ مِن قَولهم آورده است. و در توجيه
معنى فقره أخيره گويد:
چون از ايشان روايت است كه چون خداوند به آنها پسرى ميداد، او را
محمّد مىناميدند و پس از هفت روز اگر ميخواستند آنرا تغيير ميدادند. و أيضاً گفته
شده است كه ايشان به اعتبار نوع نور و ولايت مطلقه، و ردّ بسوى آنها، و افاضه از
آنان، و احتياج مردم در ابتدا و انتها به ايشان، و وجوب اطاعت و غير ذلك؛ مثل
محمّدند، بلكه محمّدند. لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ
مِنْهُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ
اسم الکتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) المؤلف : حسينى طهرانى، سید محمد حسين الجزء : 1 صفحة : 573