responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) المؤلف : حسينى طهرانى، سید محمد حسين    الجزء : 1  صفحة : 565

بدست آمده از مشاهدات باطنى او، براى ما مسلّم است كه او سيّد حسنى است، و از خراسان آمده است به عراق تا مردم را بسيج كند و براى ظهور حضرتش تهييج نمايد.

و آن سيّد خودش مى‌گفته است: من در مشهد مقدّس روى نظر خود شروع به رياضات نمودم، و براى من دريچه‌اى از غيب گشوده شده است. با ارواح تماس دارم، و از ملكوت مطّلعم؛ به من از آنجا گفته شده است كه تو سيّد حسنى هستى و حركت كن براى كوفه و مردم را آماده ساز براى ظهور حضرت بقيّة الله كه در چند ماه ديگر در رأس فلان ... ظهور ميفرمايند.

و من با گذرنامه نيامده‌ام. آمدنم غير عادى بوده است. در هنگام خروج از مرز، سه روز مرا زندان كردند و چه حالات خوشى داشتم. و مرا با شاه اجتماع دادند، و بنا شد كه با ما موافقت كند. و اگر تخلّف ورزد، ما با او مى‌جنگيم. و بعد از رهائى از زندان تا اين جاها كه آمده‌ام نيز با طريق غير عادى بوده است.

حضرت آقا حاج سيّد هاشم ميفرمودند: من پيش از آنكه او را ببينم دانستم كه فتنه است و اين مطلب واقعيّتى ندارد. سيّدى است دماغش خشك شده، و أخبارى ميدهد از ناحيه شيطان و أجانين متمرّد. و نفسش هم استقبال ميكند، گرچه مرد دروغگوئى نباشد.

جلوگيرى حاج سيّد هاشم از فتنه مدّعى سيّد حسنى‌

فلهذا رفقاى خود را در نجف و كربلا و كاظمين گسيل داشتم تا جلوى واقعه را بگيرند و اعلان كنند كه صحّت ندارد. ولى خواهى نخواهى وجوهى را جمع كرده بودند و به كسب و كار زده بودند، و بعضى هم به عوض أسلحه در امور شخصى خويش مصرف نموده بودند.

معذلك در سفرى كه با رفقا براى زيارت أئمّه آن بِقاع مباركه مشرّف بوديم، من يك ساعت تمام در اطاقى تنها با او نشستم و مطالبى ردّ و بدل شد.

اسم الکتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) المؤلف : حسينى طهرانى، سید محمد حسين    الجزء : 1  صفحة : 565
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست