اسم الکتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) المؤلف : حسينى طهرانى، سید محمد حسين الجزء : 1 صفحة : 543
عليهم السّلام بوده است و در كتابش بعضاً
ياد از عمر و أبو بكر كرده است.
5- ايشان مرحوم قاضى را از ائمّه عليهم السّلام بالاتر ميداند؛ و
دليلش آنكه يكى از محبّين ايشان عباى سوغاتى را كه ميخواسته است به ايران ببرد، به
قبر مرحوم قاضى ماليده و تبرّك داده است.
6- ايشان به زيارت قبر أبو حنيفه و جُنَيد بغدادى رفته است؛ و ضلالت
و انحراف آنها بر أحدى پوشيده نيست.
و بعضى از مطالب ديگر در همين زمينه. و محصَّل و خلاصه گفتارشان به
اين بر مىگشت كه: دو مكتب داريم: يكى مكتب توحيد، و ديگرى مكتب ولايت. و اهل
توحيد با ولايتيها مخالفند، بنابراين لازم است كه ولايتيها با توحيديها مخالف
باشند و سراغشان نروند و آنها را يله و تنها گذارند، و دين و شعائر أهل البيت
عليهم السّلام را رواج دهند كه هر چه هست در مكتب اهل بيت است، و هر چه غير از آن
باشد باطل و عاطل و كفر و زندقه.
اين دو نفر شيخ، مطلب را گسترش دادند، و خودشان سفرهاى عديده به
كاظمين نموده، رفقاى حضرت آقا را منحرف مىنمودند. و آنها هم كه بدين مطالب چشمگير
توجّه ميكردند، با خود مىپنداشتند: آرى همينطور است، بايد مكتب اهل بيت و آن
شعائر را رواج داد؛ از مجالسى كه قرآن خوانده شود و يا فقط مناجاتى با خدا و
گريهاى، كار تمام نمىشود. سنّىها هم همين كار را مىكنند با آنكه اهل ضلالت
ميباشند.
تا به جائى مطلب شدّت يافت كه يكى از آن دو نفر، بعضى از شبها يكسره
از راه حلّه از نجف به كاظمين ميرفت و تا به صبح در منزل بعضى از آنان بيتوته
ميكرد و به مسامره و شب زنده دارى درباره اينگونه مطالب كه به نظر خود، إحياء دين
و مكتب تشيّع است ميگذرانيد، و چه بسا دو شب هم مىماند و سپس به نجف مراجعت
مىنمود.
اسم الکتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) المؤلف : حسينى طهرانى، سید محمد حسين الجزء : 1 صفحة : 543