responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) المؤلف : حسينى طهرانى، سید محمد حسين    الجزء : 1  صفحة : 53

تجرّد تامّ و توحيد كامل يعنى در سنّ 59 سالگى رحلت نمودند[1]، كه تحقيقاً اگر در سلوك خود به استاد كاملى ميرسيدند، تمام اين مشكلات را از جلوى راه ايشان بر ميداشت، و مرگشان را مانند سائر بزرگان مانند مرحوم آخوند ملّا حسينقلى همدانى و حاج شيخ محمّد بهارى همدانى و آقا حاج ميرزا على آقا قاضى از هفتاد به بالا و هشتاد ميرسانيد.

مشكلات مرحوم انصارى ايشان را از پاى درآورد، و در 59 سالگى رحلت نمودند

بهترين دليل بر لزوم استاد اينست كه خود آن مرحوم ميفرمود: من در قم هر چه دنبال استاد گشتم، استاد كامل و واردى را كه به درد من برسد و راه چاره را به من نشان دهد نيافتم، فلهذا بيچاره شدم، و بيچارگى و اضطرار دست مرا گرفت.

اگر در آنوقت در بلده طيّبه قم استادى را مى‌يافت، بدون تأمّل به او رجوع ميكرد. خود آن مرحوم ميفرمود: در آن هنگام مرحوم آية الله حاج ميرزا


[1] - ايشان در اثر فشار و شدّت عشق و شوق وافر به لقاى حضرت حقّ متعال و سپس درخواست و طلب فناى در ذات احديّت و نداشتن راهنما و استاد و رهبر، چون به نظريّه خود عمل ميكرده‌اند دچار كسالت قلب شدند و چون خودشان طبيب قديمى بودند، پيوسته از گياهان و عقاقير مفيد و مروّح قلب استفاده مى‌نمودند.

يكسال مانده به آخر عمر شريفشان براى مدّت يك ماه به طهران آمدند و به حقير فرمودند تا برايشان از دكتر اردشير نهاوندى كه متخصّص قلب بود وقت گرفتم. چون ايشان را تحت معاينه دقيق خود قرار داد، از جمله گفت: اين قلب بيست سال است كه در تحت فشار شديد عشق واقع است. آيا شما خاطر خواه بوده‌ايد؟! فرمودند: بلى! پس از آنكه بيرون آمديم به حقير فرمودند: عجب دكتر دقيق و با فهمى است! او درست تشخيص داد؛ امّا فهم آنكه اين خاطر خواهى براى چه موردى بوده است، در حيطه علم او نيست.

ما كراراً روزهاى جمعه كه در همدان بوديم و با ايشان به حمّام ميرفتيم براى غسل جمعه و تنظيف( البتّه حمّامهاى عمومى) بدن ايشان بقدرى ضعيف و نحيف بود كه جز استخوان چيز ديگرى نبود. و چون قامتشان بلند بود، حقّاً اين سر بر روى قفسه سينه سنگينى مى‌نمود، و دو پايشان مانند چوبهاى باريكى بود كه به هم پيوسته‌اند. استخوانهاى منحنى سينه شان يكايك قابل شمارش بود. رحمةُ اللَه عليه رَحمةً واسعةً.

اسم الکتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) المؤلف : حسينى طهرانى، سید محمد حسين    الجزء : 1  صفحة : 53
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست