اسم الکتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) المؤلف : حسينى طهرانى، سید محمد حسين الجزء : 1 صفحة : 490
ميدهد، و مينويسد و امضا مىنمايد و معرّفى
ميكند؛ و به مذاق مرحوم قاضى كه عالمى بود جامع و مجتهد و ذو الرّياستين مِنَ
العُلومِ الظّاهِريّةِ و الباطِنيّة حتماً بايد كسى باشد كه داراى علوم ظاهريّه از
فقه و اصول و تفسير و حديث و حكمت و عرفان نظرى بوده باشد تا سدّ شريعت شكسته
نشود، و دو مَجرا و مَمشى در جريان نيفتد. و اين اصلى بود كه مرحوم قاضى بسيار
بدان تكيه داشت، و براى شريعت غرّاء خيلى حساب باز ميكرد. خودش يك مرد متشرّع به
تمام معنى بود و معتقد بود كه: شريعت است كه راه وصول به حقائق عرفانى و توحيدى
است؛ و به قدرى در اين مسأله مُجِدّ بود كه از كوچكترين سنّت و عمل استحبابى دريغ
نمىكرد، تا جائيكه بعضى از معاندان گفتند: اين درجه از زهد و اتيان أعمال مستحبّه
را كه قاضى انجام ميدهد، از روى اخلاص نيست. او ميخواهد خود را در خارج بدين شكل و
شمايل معرّفى كند، و إلّا او يك مرد صوفى محض است كه براى اين أعمال ارزشى قائل
نيست.
روى اين اصل مرحوم قاضى به علوم ظاهريّه التفات داشت.
و ديگر آنكه عالمِ درس خوانده را كسى نمىتواند گول زند و بفريبد. و
امّا اگر اصل تعيين وصىّ در غير علماء دارج و رائج گردد چه بسا شياطينى ادّعاى
معرفت كنند، و خلقى را به خود بخوانند، و مردم ساده لوح در دام آنها گرفتار آيند،
و ديگر با هيچ منطقى نتوان ايشان را به اشتباه و خطايشان واقف نمود. لهذا مرحوم
قاضى از شاگردان خود آقاى حاج شيخ عبّاس را كه مردى عالم و بدون هواى نفس و رنج
ديده و بلا كشيده بود اختيار فرمود. و ايشان آن ابّهت و مقام و مسند مرحوم استاد
قاضى را به نحو كامل و أكمل حفظ كرده و مىكنند.
امّا وصىّ باطن آن كس است كه در باطن خود به كمالات استاد مكمَّل
بوده باشد و داراى معرفت شهودى و قدرت رهبرى باطنى و سرّى باشد، گرچه
اسم الکتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) المؤلف : حسينى طهرانى، سید محمد حسين الجزء : 1 صفحة : 490