responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) المؤلف : حسينى طهرانى، سید محمد حسين    الجزء : 1  صفحة : 430

متضلّع باشد، اينها دستگير او نخواهد شد و دردى از او دوا نمى‌كند. همچون شيخ أحمد أحسائى كه با وجود امتياز او در عربيّت و أدبيّت و سيطره بر أخبار و روايات، معذلك در اين وادى عميق دچار شد. و افرادِ از اين مرحله گذشته و به فناى ذات رسيده را كه در مصطلح «عارف» گويند تكفير كرد؛ و افرادى را كه مَمْشى‌ و طريق و راه او را غلط ميدانستند، آنها را تكفير كرد. و روح عظمت نفس و سيطره وحدانيّت او در كلمات تربيت شدگانش ظاهر شد كه: خود را إمام زمان دانستند، و براى شكستن قرآن كتاب «بيان» آوردند، و كردند آنچه را كه كردند.

تاريخ نويسان و ترجمه نگاران ما هم كه از حقيقت عرفان بى خبر بودند، و هر كس كه سخنى از حكمت مى‌گفت يا باطل و يا صحيح به او حكيم مى‌گفتند، و هر كس كه دعوى شهود ميكرد و خود را صاحب مكاشفه ميخواند او را عارف و ولىّ ميخواندند، ديگر در ميان أحسائى و آقا محمّد بيدآبادى در عرفان، و يا ميان او و ملّا على نورى در حكمت فرق نمى‌گذاشتند و نمى‌توانستند بگذارند، زيرا از محدوده علوم و شؤونشان خارج بود.

بدينجهت راه عرفان را به روى مردم بستند، و أمثال محيى الدّين را كافر و زنديق خواندند و به فيض كاشانى ناسزاها گفتند، و در تراجم از حدّ گذشتند و واقعيّات را با تخيّلات خويشتن درهم آميختند، و بجاى آنكه لا أقلّ محيى الدّين را يك عارف سنّى مذهب مالكى معرّفى كنند، ديگر از هزار تهمت دست بر نداشتند.

مرحوم جدّ ما علّامه مجلسىّ در بسيارى از جاها همه عرفا: حقّ و باطل را با يك چوب مى‌راند و با يك كلمه جملگى را متّهم مى‌نمايد. مرحوم حاجى نورى و صاحب «روضات» چنين بوده‌اند. امّا مرحوم استادنا الاكرم حاج شيخ آقا بزرگ طهرانىّ أعلى اللهُ مَقامَه در نوشتجاتش راه انصاف را از دست نميدهد، و تنقيصاً و تحميداً زياده روى نمى‌كند. در مطالب شفاهى‌اش هم همينطور بود. مرحوم محدّث قمّى حاج شيخ عبّاس نيز اينچنين است. مرحوم ميرزا محمّد

اسم الکتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) المؤلف : حسينى طهرانى، سید محمد حسين    الجزء : 1  صفحة : 430
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست