«ابداً شما به بِرّ و نيكى نميرسيد، مگر زمانيكه در راه خدا انفاق
كنيد از آنچه را كه دوست ميداريد!»
يكبار دوغ را كه در داخل ليوان بود و يخ ريخته بودم براى آنكه خنك
شود و به ايشان بدهم، با انگشت مُسَبِّحَه (سَبّابه) آنرا بهم زدم، ايشان آنرا
نخوردند و فرمودند: با قاشق بهم بزن! دست چه بسا آلوده است! سپس فرمودند: عين اين
جريان ميان من و مرحوم آقا واقع شد. ايشان يكروز كه به كربلا مشرّف شده بودند، در
دكّان من تشريف آوردند. من هم براى ايشان دوغ درست كرده و در آن يخ ريختم، چون با
انگشت بهم زدم تا تقديم حضورشان كنم از خوردن استنكاف نموده و فرمودند: با انگشت
بهم نزنيد!
تفسير حاج سيّد هاشم، بازگشت حقيقت لعنت را در دعاى عَلْقَمه
روز تاسوعا كه در منزلشان زيارت عاشورا خوانده شد، و بعد از صد لعن و
صد سلام و نماز زيارت، دعاى عَلْقَمَه قرائت شد، در پايان دعا يكى از حضّار پرسيد
كه اين لعنتهاى شديده و نفرينهاى أكيده با اين مضامين مختلفه چگونه با روح حضرت
امام جعفر صادق 7 كه كانون رحمت و محبّت است سازش دارد؟!