[ «و آنها كه وقتى مرتكب عمل زشتى شوند يا به خود ستم كنند، به ياد
خدا مىافتند و براى گناهان خود، طلب آمرزش مىكنند و كيست جز خدا كه گناهان را
ببخشد؟ ...»]
از «مجالس صدوق»[2]، روايت
كرده از حضرت صادق 7 كه معاذ بن جبل داخل شد خدمت حضرت رسالتپناه صلّى
اللّه عليه و اله، باكيا[3] و سلام عرض
كرد و جواب شنيد، [پيامبر] فرمودند: چرا گريه مىكنى؟ عرض كرد: يا رسول اللّه، دم
در، جوانى هست خوشصورت و رنگ خوب، چنان بر جوانى خودش گريه مىكند كه مثل زن پسر
مرده و مىخواهد به حضور مبارك مشرّف بشود؛ فرمودند: بياور آن جوان را؛ معاذ رفت و
جوان را حاضر كرد؛ پس [جوان] سلام عرض كرد، حضرت جواب فرمودند، سپس فرمودند كه چه
چيز تو را سبب گريه شده است؟
عرض كرد: چطور گريه نكنم كه گناههايى را مرتكب شدهام كه اگر خداوند
عالم مرا به بعضى از آنها اخذ نمايد مرا داخل جهنّم مىكند و من چنين مىبينم كه به
زودى مرا اخذ خواهد فرمود و ابدا اين گناهان را نخواهد بخشيد.!