اسم الکتاب : ده رساله محقق بزرگ فيض كاشانى المؤلف : فيض كاشانى الجزء : 1 صفحة : 167
باب هشتم: در بيان حكمت تسلط اين حكام بر
آدمى
بدانكه غايت اصلى از آفرينش انسان، آنست كه نفس ناطقه او آهسته آهسته
ترقى كند و به كمالى برسد كه لايق اوست، و بدن به جهت آن آفريده شده كه آلتى باشد
نفس را در تحصيل آن كمال، و منتهاى آن كمال، آنست كه بداند و بشناسد هستى را،
همچنانكه هست. و فراهم آورد جميع موجودات را در نفس خود، و جمع كند همه كاينات را
در عالم خويش، جمعيتى از شايبه تفرقه مبرا، و احديتى از زنگ كثرت معرّا، و از اين
جهت است كه ايزد متعال در نهاد او از اصول عوالم سه گانه، اعنى عقل و خيال و حس،
مثالى گذاشته و از هر يك از اينها به جهت او نصيبى ارزانى داشته، تا اينكه روز
بروز هر يك از اعضا و قوا [ى] را بجاى خود بكار فرمايد و رفته رفته اخسّ را مسخر
اشرف نمايد، و آخر الامر چنان شود كه از گريبان همه كاينات سر بر زند، و از او هر
چه از هر كدام سر زند، سر زند، و در حقيقت جان آسمان و زمين و روح جميع موجود است،
بالا و پايين گردد، و اين نه جاى تعجب است چه حقيقت انسان با وجود وحدت و بساطت،
كمال جامعيت دارد به حيثيتى كه مشتمل بر اصول موجودات عالم كون و فساد، اعنى حيوان
و نباتات و جماد هست، و كار هر يك از اينها از او صادر مىشود، پس چرا نتواند بود
كه در سلوك راه خداى عز و جل، هر گاه بر صراط مستقيم ساير باشد، بجائى رسد كه
جامعيتش ازين بيشتر و شمولش از اين زيادتر شود، و پوشيده نيست كه به پيروى عقل و
شرع
اسم الکتاب : ده رساله محقق بزرگ فيض كاشانى المؤلف : فيض كاشانى الجزء : 1 صفحة : 167