اسم الکتاب : عرفان اسلامى تفسير مصباح الشريعه و مفتاح الحقيقه المؤلف : انصاريان، حسين الجزء : 1 صفحة : 377
آخرت پيش داشتم و كار دنيا باز پس داشتم و
ديگر تا من عاقلم هرگز بىطهارت ننشستم الا در حال زنان و ديگر اگر هزار كار در
دست داشتم چون بانگ نماز بشنيدم همه كارها به جاى رها كردم و به نماز مشغول گشتم و
ديگر هركه با ما جفا كرد و دشنام داد، كين و عداوت وى در دل نداشتم و او را جواب
ندادم و كار خويش با خداى خويش افكندم و قضاى خداى را تعالى راضى شدم و فرمان خداى
را تعظيم داشتم و بر خلق وى رحمت كردم وسائل را هرگز بازنگردانيدم اگر اندك و اگر
بسيار بودى بدادمى و ديگر نماز شب و نماز چاشت رها نكردمى، عيسى 7 گفت:
اگر اين زن مرد بودى پيغامبر گشتى[1].
مسئله نسوختن طفل در تنور آتش مسئلهاى است كه دوبار قرآن مجيد بر آن
شهادت داده است، يكى ابراهيم 7 در زمان نمرود و ديگر موسى 7
در دوران كودكى در عصر فرعون و البته هركس با تمام وجود تسليم حق گردد، خداوند هر
مشكلى را برايش سهل و هر چيزى را به فرمان او قرار خواهد داد. چنانچه فرمودهاند:
العبودية جوهرة كنهه الربوبية
بندگى حقيقتى است كه در ذات آن مالكيت بر هر چيز نهفته است.
در اين زمينه حكايات بىشمارى از انبيا و اوليا نقل شده است كه آيات
قرآن مجيد هم آن حكايات را تصديق مىكند. از جمله يكى از بزرگان گويد:
وقتى در باديه مىرفتم از كاروان بازماندم و راه گم كردم، در باديه
مىگشتم چند روز برآمد، اميد از خود برداشتم، ناگاه يكى پى ديدم كه در آن وقت در
روم بود از پى مىرفتم تا رسيدم به پشتهاى از ريگ. بر آن پشته رفتم محرابى ديدم
در او آدمى ديدم نشسته، شادمانه شدم كه آدمى ديدم، آنجا نشستم و زمانى ببودم آفتاب
فرو شد.