responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : شرح مثنوى المؤلف : شهيدى، سید جعفر    الجزء : 1  صفحة : 30

سجده كرد و گفت اين گاو سمين‌

چاشت خوردت باشد اى شاه گزين‌

وين بز از بهر ميان روز را

يَخنيى باشد شه پيروز را

و آن دگر خرگوش بهر شام هم‌

شب چَره اين شاهِ با لطف و كرم‌

ب 3107- 3104 بخش كردن: تقسيم كردن.

چاشت خَورد: (صفت مفعولى مرخم) آن چه در چاشت خورده شود، خوراك چاشت، ناشتايى.

بايد توجه داشت كه شير ناشتاست. از اين رو چاشت خورد را مقدم مى‌دارد.

نيز گفتن چاشت خورد تنبيهى است روباه را كه بداند در تقسيم نبايد روش گرگ را پيش گيرد و ديگرى را در خوردن شكارها شريك كند، بايد در فكر ناهارى و شام شير نيز باشد. و اين تعليمى است نفوس ناقص را و ارشاد آنان به راه صواب.

سَمين: فربه.

گُزين: گزيده.

ميان روز: ناهارى، ناهار.

يَخْنِى: ذخيرت، آن چه نگاه دارند براى حاجت:

مخور غم ز صيدى كه ناكرده‌اى‌

كه يخنى بود آن چه ناخورده‌اى‌

(نظامى، به نقل از لغت نامه) نيز يخنى، گوشت پخته گرم و سرد (برهان قاطع).

شَب چَره: نقل و ميوه باشد كه پس از شام خورند. روباه خرگوش را كه خرد است در خور شام شير نمى‌بيند و مى‌گويد او شب چره شاه است.

چنان كه گفتيم تنبيه گستاخان عبرتى است براى ديگران، و اين گونه مايه عبرت نوعى هدايت است نفوس ضعيف را، تا سركشى پيش نگيرند و به راه خير و صلاح روند. گرگ در عبارت مولانا مظهر نفس طاغى است و روباه نفس ضعيف كه گاه‌

اسم الکتاب : شرح مثنوى المؤلف : شهيدى، سید جعفر    الجزء : 1  صفحة : 30
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست