responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : شرح مثنوى المؤلف : شهيدى، سید جعفر    الجزء : 1  صفحة : 299

چون ملك انوار حق در وى بيافت‌

در سجود افتاد و در خدمت شتافت‌

اين چنين آدم كه نامش مى‌برم‌

گر ستايم تا قيامت قاصرم‌

اين همه دانست و چون آمد قضا

دانش يك نهى شد بر وى خطا

1249- 1246/ 1 و مى‌توان گفت مقصود ارشاد سالكان است به جدا نشدن از عالم معنى و روى نياوردن به عالم صورت و دنيا، كه تيرگى در دل پديد آرد. چنان كه خوردن گندمى آدم را از آن مقام كه داشت فرود آورد، چنان كه سايه‌اى آفتاب را تيره كند و عقده ذنب ماه را بپوشاند، و دلى نيز كه تجلى گاه نور خداست با اندك توجه به دنيا و پرداختن به جسم و جسمانى به پريشانى مى‌افتد. نگريستن به دنيا و دنياوى و پرداختن به جسم و جسمانى اگر مقدمه‌اى براى تربيت روح و رسيدن به نعيم آخرت باشد سود آور است و اگر تنها موجب پرورش جسم گردد حجاب معنى خواهد بود و چنان كه عادت اوست اين معنى باريك و دقيق را با مثالى روشن مى‌سازد كه اشتر خار، چون سبز بود مايه لذت اشتر است و چون خشك گرديد موجب آزردن و دريدن كام او مى‌گردد. بعض شارحان لقمه را به معنى لغوى آن گرفته‌اند نظير آن چه سعدى گويد:

اندرون از طعام خالى دار

تا در آن نور معرفت بينى‌

در باره علت دگرگونى مولانا از گفته افلاكى و ديگران در آغاز دفتر دوم تفضيل بيشترى خواهد آمد، ان شاء اللَّه.

تو بد آن عادت كه او را پيش از اين‌

خورده بودى اى وجود نازنين‌

بر همان بو مى‌خورى اين خشك را

بعد از آن كآميخت معنى با ثرى‌

گشت خاك آميز و خشك و گوشت بُر

ز آن گياه اكنون بپرهيزد اى شتر

سخت خاك آلود مى‌آيد سخن‌

آب تيره شد سر چَه بند كن‌

اسم الکتاب : شرح مثنوى المؤلف : شهيدى، سید جعفر    الجزء : 1  صفحة : 299
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست