اسم الکتاب : شيداي روح الله (سيري در زندگي آيت الله حاج آقامجتبي حاج آخوند) المؤلف : مُهری، محمد جواد الجزء : 1 صفحة : 172
مسجد امام حسن حاضرشد، ديد که نماز جماعت مينمايند، ازنام
امام جماعت سئوال کرد! گفتند: حاجي ميرزا مسيح است، آقا محمود به او اقتدا کرده،
وپس از آن به منزل خود معاودت کرد.
سپس اصحاب آقا محمود از او سئوال کردند که: حاجي مسيح ترا تکفير
کرده و تو به او اقتدا کردي؟! آقا محمود در جواب گفت که: چه منافاتي است ميان اين
که او اعتقاد به کفر من داشته وامر براو مشتبه شده باشد ومن اعتقاد به عدالت او
داشته باشم وهردو مصاب ومأجور باشيم !
چون اين خبر به حاجي ميرزا مسيح رسيد؛ از اخلاق آقا محمود تعجب
کرده وبه ديدن او رفت ومباعدت به مصاد قت مبدّل گرديد.[1]
با اين که ميرزا مسيح مقيم شهر قم نبوده ودرآن جا مسافر بوده
است، با اين حال امامت جماعت درمهم ترين مسجد قم را، که همان مسجد امام حسن عسکري7 باشد، به او محول
کردهاند؛ اين مسأله بخودي خود بيانگر موقعيت، شهرت ونفوذ اجتماعي ميرزا مسيح درآن
ايام درخارج از تهران ميباشد.
دركتاب تاريخ علماء خراسان، نوشتهي ميرزا عبدالرحمن وتحشيه وذيل نويسي
ساعدي خراساني دربارهي ميرزا مسيح نيز آمده:
«حاج ميرزا مسيح تهراني ازمشاهير دانشمندان اواسط قرن سيزدهم
هجري واز متنفّذين زمان فتحعلي شاه بوده است.
جنه ا لنعيم مينويسد: معظم لَه فقه واصول را از محضر ميرزاي
قمي استفاده کرده وبه تهران آمده، به ترويج احکام پرداخته وعالمي زاهد ومتقي
ومروّج بوده؛ وشرح جامعي برقواعد علامه نگاشته ودرمسجد جامع تهران شبستان چهل ستون
را بنا کرده واکنون اخلاف او درآن شبستان به اقامهي جماعت ميپردازند. مشاراليه
اخيراً به استدعاي رجال