responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : رسالههاى خطى فقهى المؤلف : گروه محققان    الجزء : 1  صفحة : 176

وى به تعدادى از مناطق اسلامى جهت نشر علوم و احاديث اهل بيت (ع) مسافرت نموده، از جمله حلب و خراسان و هرات و مكه، و در اواخر عمر در بحرين استقرار يافت.

اصحاب تراجم در تجليل از اين شخصيت علمى عبارت‌هاى بلندى آورده، و از مقام شامخ علمى و خدمات او قدردانى نموده‌اند[1].

ايشان در دوران حكومت سلطان طهماسب صفوى (930- 984 ق)[2] مدتى در قزوين بود و سلطان در محضر او نشست‌ها و مذاكرات علمى منعقد نمود، و خود و ديگران از فيوضات علوم او بهره‌مند مى‌شدند. مرحوم نورى (م 1320 ق) از مرحوم ميرزا عبد الله افندى در شرح حال مؤلف چنين مى‌نگارد:

طلاب علوم دينى از همه سو بلكه علما و فقها، از اطراف و اكناف بلاد، از اهل ايران و توران، جهت مقابله حديث و استفاده علوم دينى و تحقيق معارف شرعى رو به او آوردند.

سپس ايشان از هرات به قزوين آمدند و از سلطان طهماسب جهت زيارت خانه خدا هم براى خويش و هم براى فرزندش (شيخ بهايى) رخصت خواستند و سلطان فقط به ايشان اجازه سفر داد.[3]

استاد علامه سيد محمد حسين جلالى گفتند:


[1]. مراجعه شود به لؤلؤة البحرين، ص 240 و آمل الامل، ج 1، ص 74 و مستدرك الوسائل، ج 3، ص 421.

[2]. سلطان طهماسب صفوى از سلاطين ايران در سال 930 تا سال 984 بود، در دوران سلطنت ايشان در بلاد، امنيت داخلى برقرار شد، و دو اتفاق مهم به وقوع پيوست: 1. در سال 935 لشكركشى او به خراسان جهت سركوب ازبك‌ها. 2. در سال 968 صلح با دولت عثمانى كه پس از جنگ‌هاى طولانى، هر دو كشور را خسته و ناتوان كرده بود.

[3]. مستدرك الوسائل، ج 3، ص 421.

اسم الکتاب : رسالههاى خطى فقهى المؤلف : گروه محققان    الجزء : 1  صفحة : 176
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست