اسم الکتاب : تحفة الأحباب (شرح فارسی بر تشريح الافلاك شیخ بهائی) المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد الجزء : 1 صفحة : 43
و طول بلد عبارت است از:
مقدار قوسى از
دايره معدّل كه بين نصف النّهار بلد و نصف النّهار جزائر خالداتى كه در فوق واقع
مىباشند قرار مىگيرد.
شرح
قوله: نصف
النّهار: وجه تسميه آن باين اسم ازاينرو است كه خورشيد وقتى باين دايره برسد روز
نصف مىشود و آن وقت زوال و ظهر مىباشد.
قوله: آن
وصولها اليها: ضمير در «وصولها» به شمس و در «اليها» به دايره نصف النّهار راجع
است.
قوله: و تكون
واسطة الخ: ضمير مستتر در «تكون» به دائره نصف النّهار عود مىكند.
قوله: مارّة
باقطاب الاولى و السّادسة: مقصود از «الاولى» دايره اوّلى يعنى معدّل النّهار و از
سادسه دايره سادسة يعنى دايره افق مىباشد.
قوله: قاطعة
لها: ضمير در «لها» به سادسه راجع است.
قوله: و الواصل
بينهما: ضمير در «بينهما» به نقطه جنوب و شمال عود مىكند.
قوله: خطّ
الزّوال: و جهت ناميدن آنرا باين اسم آن است كه وقتى خورشيد باين خطّ برسد از غايت
ارتفاعش زائل مىگردد.
قوله: و
للثّانية: معطوف است به ضمير در «لها» و مراد از آن دائره دوّم يعنى فلك البروج
مىباشد.
قوله: على
العاشر و الرّابع: مقصود از نقطه عاشر اوّل برج سرطان بوده و از رابع اوّل برج جدى
است.
قوله: و هما
وتد السّماء و الارض: ضمير «هما» به عاشر و رابع راجع است و سرّ اينكه بايندو نقطه
نام «وتد» نهادهاند اينستكه كلمه «وتد» بمعناى ميخ است و چون حضرات آسمان را به
خيمهاى تشبيه نمودهاند كه با چهار ميخ كوبيده شده باشد «طالع و غارب و رابع و
عاشر»، و اينكه رابع را «وتد الارض» گويند، وجهش اينستكه در زير زمين قرار دارد،
همانطورى كه عاشر بجانب آسمان واقع است.
اسم الکتاب : تحفة الأحباب (شرح فارسی بر تشريح الافلاك شیخ بهائی) المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد الجزء : 1 صفحة : 43