اسم الکتاب : تحفة الأحباب (شرح فارسی بر تشريح الافلاك شیخ بهائی) المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد الجزء : 1 صفحة : 30
ترجمه: پنجم دايره عرض و آن به دو قطب دايره دوّم يعنى فلك البروج
و جزئى از آن يا مركز كوكب و ستاره مىگذرد، در نتيجه با دايره سوّم و چهارم گاهى
متّحد مىشود، و كوتاهترين قوسى از اين دايره كه بين جزئى از فلك البروج و دايره
معدّل واقع مىشود، ميل دوّم آن جزء مىباشد چنانچه قوس واقع از اين دايره بين
مركز كوكب و فلك البروج را عرض كوكب خوانند.
و قسمتهاى
متساوى كه از تقاطع شش دايره عرض در منطقة البروج پديد مىآيند، عبارتند از بروج
دوازدهگانه در صورتيكه شش دايره عرض واجد اين خصوصيّت باشند كه يكى از آنها دايره
مارّه بوده و چهارمين آنها دايره عرضى باشد كه به دو نقطه اعتدال غربى و شرقى گذرد
و باقى دواير ششگانه بين اين دو قرار گيرند.
شرح
قوله: دائرة
العرض: وجه تسميه اين دايره به نام مذكور از اينجهت است كه بواسطه آن عرض هرنقطه و
فاصلهاش با دايره فلك البروج را معيّن و مشخّص مىكنند.
قوله: و تمرّ
بقطبى الثّانية: مقصود از «ثانيه» دايره فلك البروج است.
قوله: و جزء
منها: ضمير در «منها» به فلك البروج راجع است.
قوله: فقد
تتّحد بالثّالثة و الرّابعة: اتّحادش با دايره سوّم يعنى دايره مارّه وقتى است كه
به دو قطب فلك البروج گذرد و انطباقش با دايره چهارم يعنى دايره ميل زمانى است كه
به دو قطب معدّل النّهار عبور نمايد.
قوله: و اقصر
قوس منها بين الاوّل و الاولى ميله الثّانى: ضمير در «منها» به دايره عرض راجع
بوده، و مقصود از «الاوّل» جزء فلك البروج و از «الاولى» دايره معدّل النّهار است
و ضمير مجرورى در «ميله» به جزء فلك البروج عائد بوده و كلمه «الثّانى» صفت براى
«ميله» مىباشد.
قوله: و بين
الثّانى و الثّانية عرضه: مقصود از «الثّانى» مركز كوكب و از «الثّانية»
اسم الکتاب : تحفة الأحباب (شرح فارسی بر تشريح الافلاك شیخ بهائی) المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد الجزء : 1 صفحة : 30