اسم الکتاب : اللباب (شرح فارسی بر خلاصه الحساب شيخ بهائى) المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد الجزء : 1 صفحة : 38
«4» به «20» خمس است همين نسبت را عدد «1» با «5» دارد يا عدد «5» به
«20» ربع است كه همين نسبت را «1» با «4» دارد و از اينجا معلوم مىشود كه عدد
واحد چه مضروب باشد و چه مضروب فيه اثرى در ضرب ندارد.
زيرا از ضرب
واحد در عددى و يا بالعكس عدد ثالثى بدست نمىآيد و لذا مىتوان گفت:
همين امر از
شواهد عدد نبودن واحد است و اطلاق عدد بر آن مجازيست.
قوله: و هو
تحصيل الخ: ضمير «هو» به ضرب راجع است.
قوله: احد
المضروبين اليه: ضمير در «اليه» به عدد راجع است.
قوله: لا تأثير
له فى الضّرب: ضمير در «له» به واحد راجع است.
متن: و هو
ثلاثة:
مفرد فى مفرد
او في مركّب او مركّب فى مركّب.
ترجمه:
اقسام ضرب
ضرب بر سه قسم
است:
مفرد در مفرد،
مفرد در مركّب يا مركّب در مركّب.
شرح ضرب بر سه قسم
است:
1- ضرب مفرد در
مفرد.
2- ضرب مفرد در
مركّب.
3- ضرب مركّب
در مركّب.
مقصود از مفرد
عددى است كه داراى يكمرتبه فقط باشد مانند:
3، 5، 8 و 10،
20، 50 و 100، 300 و 1000.
و مركّب عددى
است كه بيش از يكمرتبه داشته باشد مانند:
12 و 23 و 106
كه اين اعداد دو مرتبه يا بيشتر دارند.
اسم الکتاب : اللباب (شرح فارسی بر خلاصه الحساب شيخ بهائى) المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد الجزء : 1 صفحة : 38