اسم الکتاب : ترجمه مصباح الانس ابن فناري (شرح مفتاح الغيب صدرالدين قونوى) المؤلف : خواجوي، محمد الجزء : 1 صفحة : 93
جز به واسطه آن ظاهر و آشكار نمىگردد صورت
است، پس همانند اين را در آنچه كه مظهر الهى ناميده شده بشناس.
110/ 3 دوم اين كه: ظهور شئى عبارت است از نسبت تعيّن آن شئى در ذات
خود، پس ظهور حقيقت كونى نسبت تعين ايجادى[1]
آن است و داراى مراتب[2]- به شمار
مراتب نكاح- چنان كه حضرت شيخ قدس سره در نفحات گفته: هيچ چيزى را جز به واسطه
نكاح نه ايجادى هست و نه ظهورى، بنابراين از آنچه گفته شد دانستيم كه مراتب كلى
ظهور همانند مراتب نكاح است، يعنى حقايق؛ صور اجتماعات اسمائى و مظاهر نسبتهاى
علمىاند، و ارواح صور اجتماعات حقايق، و مظاهر مثالى و جسمى صور اجتماعات روحانى هستند،
و از آن جمله دانستيم كه همگان داراى صورت وجودى روحانى بوده و نيز همگان صورتهاى
تجلى احدى سارى در حقايق ممكنات بوده كه به حسب آنها متعين شده است[3]، و از اقسام ظهور ظهور اعمال
بندگان و گفتار و خوهاشان به صورتهاى مثالى در پايان كار آنها مىباشد[4]، و از آن جمله ظهور[5] هيولى به واسطه صورت و جواهر به
سبب اعراض است.
111/ 3 سوم آن چيزى است كه در تفسير فاتحه بيان داشته و آن اين كه:
هر ادراك شدهاى از صورتها- به هر نوعى از انواع مدارك كه ادراك شده باشد- جز نسبت
اجتماعى در يك مرتبه و يا مراتب گوناگون- آن هم بر حسب اختلاف انواع اجتماعات-
نمىباشد، پس تركيب جمعى- به حكم احديت جمع الهى كه سارى در آن است- عين صورت را
حادث مىنمايد، پس متعلق حدوث عبارت است از تركيب و جمع و ظهور- نه اعيان مجرد و
حقايق كلى- و متعلق شهود عبارت است از مركب از بسايط، با اين كه چيز زايدى بر آن
نيست؛ مگر به واسطه نسبت جمع آنكه آشكار كننده امر موجود در آن است، آن امرى كه
اگر اجتماع بر گونهاى كه مقصود بوده است نبود؛ نه دانسته مىشد و نه عين آن ظاهر
گشته بود، بنابراين بساطت حجاب و پرده تو است؛ و به واسطه تركيب كه خود پردهاى
است بر روى حقايق؛ آن