اسم الکتاب : ترجمه مصباح الانس ابن فناري (شرح مفتاح الغيب صدرالدين قونوى) المؤلف : خواجوي، محمد الجزء : 1 صفحة : 91
جزئى صورتهاى جدا شده؛ از جزئياتاند[1]، ولى در عقول عالى و نفوس آسمانى و
ذات حق متعال جدا شده نيستند و بلكه علمى هستند، و گروهى مانند ابن سينا و پيروانش
بر اين اعتقاداند، وليكن حقيقت آن است كه اهل تحقيق بر آناند.
105/ 3 و به زبان تحقيق- و با اين كه در بحث ديگرى روشنتر خواهد شد-
اين كه:
حقايق غير مجعولاند، چون ظهور، يك نسبت است براى وجود حق متعال كه
متصف به آن حقيقت است كه آن حقيقت متصف به تعينات افراد مىباشد، هم چنان كه بطون
نسبت ديگرى است براى او: پس وجود حق واجب است ولى يكى از دو نسبت ظهور و بطون- از
جهت امتياز نسبى آن دو- لازم اويند؛ و اگر چه از جهت ذات بىنياز از هر دو است، و
از عدم تحقق شئى از جهت نسبتش به لوازم شئى- مگر با لازمى از آن (نسبت)- عدم تحقق
آن شئى در نفس خود و يا متوقف بودن وجودش بر آن لازم نمىآيد، چنان كه در اطراف
اين (عدم تحقق) پندارهاى فاسد و تباه مىگردند، در حالى كه وجود ماهيتى (هويّتى)
است كه وجودش عين خودش است؛ وگرنه دو وجود در يك شئى جمع مىآمد، و هر ماهيتى
(هويتى) وجودش عين خودش باشد- به اعتراف محقق طوسى قدس سره- واجب است، زيرا اگر
عدم آن جايز باشد آن شئى؛ آن شئى نيست و ماهيت مجعول مىباشد و همگى باطل و نادرست
است، پس حال كه وجودش واجب است چگونه وجود ذات اقدسش متوقف بر يكى از تعينات تخصيص
يافته خودش مىباشد؟ خداوند از اين نسبت برتر و والاتر است.
106/ 3 اگر گويى: تعيّن غير علمى خواه شهودى باشد و يا غيبى؛ چون
لاحق به مطلق است و تابع تحقق و ثبوت آن؛ درخواست تعيّنى پيشين را مىكند وگرنه
تعين و عدم آن جمع مىآيند و همين طور ادامه پيدا مىكند. و (نيز درخواست) تعينى
پسين را مىكند كه بدان، افراد حقيقت تعيّن امتياز مىيابند.
107/ 3 گويم: اما درخواست تعيّن پيشين را نمىپذيريم، زيرا اگر چنين
درخواستى كند تمام تعيّنات درخواست تعيّنى خارج از آن را دارند، در اين صورت ورود
و خروج هر دو با
[1] - خلاصه آنكه پنداشته شده كه كلى جز در علم پيدا
نمىشود، يا به سبب انفعال و جدا شدن از جزئيات- چنان كه در نفوس جزئى هست- و يا
به سبب علم فعلى عالى- هم چنان كه در عقول و نفوس آسمانى هست-
اسم الکتاب : ترجمه مصباح الانس ابن فناري (شرح مفتاح الغيب صدرالدين قونوى) المؤلف : خواجوي، محمد الجزء : 1 صفحة : 91