اسم الکتاب : ترجمه مصباح الانس ابن فناري (شرح مفتاح الغيب صدرالدين قونوى) المؤلف : خواجوي، محمد الجزء : 1 صفحة : 625
1054/ 4 هركس به آنچه كه بيان داشتيم تحقق
يافت؛ اگر دعا كرد به زبانهاى جهانيان و مراتبشان- از آن جهت كه آينه تمام آنها
است- دعا كرده، همچنان كه اگر دعا را ترك كرد؛ آن را از حيث اين كه نسبت به حق به
اعتبار يكى از دو جهتش كه به جانب الهى مىباشد مجلا است ترك كرده و مغاير[1] با او (تعالى) كه هرچه خواهد
مىكند نمىباشد، و آن سوى اين مقام براى هيچ جستجوگرى راه جستجويى نيست، و پائين
اين (مقام) متوجه به حق است به معرفت تام و تصور درست مقصود- به خطاب: ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ، يعنى: مرا بخوانيد
اجابتتان مىكنم (60- غافر)- و خبر حق تعالى راست است و به اين توجه[2] تحقق پيدا كردم و نتيجهاى كه
اجابت است لازمم آمد، اين را نيك بفهم كه خداى هدايت كننده است، اين سخن حضرت شيخ
قدس سره (در نصوص) بود.
فصل هشتم از فصول باب قاعدهاى است كه حاوى اسرار و اصولى چند است:
1055/ 4 اصل اول اينكه: هر ادراك شوندهاى اگر نظر در آن؛ منتهى به
ادراك آنچه كه آن سوى آن است نگردد، به تمامه ادارك نشده است، و چون منتهى به آن
گشت؛ توصيف آن ادراك به تمام درست است، اگر عقلى و در امور باطنى باشد توصيف آن به
تمام- از حيث حقيقت- است و اگر حسّى و در امور ظاهرى باشد توصيف آن به تمام- از
حيث احاطه- است، اين در صورتى شمول دارد كه ادراك شونده مغاير آنچه كه آن سويش است
باشد؛ مغايرت صورت با معنايش و يا جسم با روحش و يا وجود با حقيقت متصف به آن، و
يا اين است كه مغاير آن با اين مغايراتى كه از هر جهت ثابت است نمىباشد، مانند مقيد
نسبت به مطلق، پس ثابت شد كه دومى از هر وجهى عين اولى است و اولى از وجهى غير وجه
ديگر
[1] - يعنى مغايرت با حضرت الهى از آن جهت كه فعال لما
يريد است ندارد، و يا اينكه اگر او دعا را ترك كرد و به سوى وحدت نگريست؛ مغاير
نظرى كه به جانب علم دارد و( علم) درخواست دارد كه فعال لما يريد باشد نيست.
[2] - يعنى به واسطه اين توجه، و دعوت حق نسبت به اين
بنده متوجه به حق- با معرفت تام و تصور درست- تحقق مىيابد.
اسم الکتاب : ترجمه مصباح الانس ابن فناري (شرح مفتاح الغيب صدرالدين قونوى) المؤلف : خواجوي، محمد الجزء : 1 صفحة : 625