اسم الکتاب : ترجمه مصباح الانس ابن فناري (شرح مفتاح الغيب صدرالدين قونوى) المؤلف : خواجوي، محمد الجزء : 1 صفحة : 533
دارند كه آدم مطابق آن صورت بود، بلكه عين
صورت آن صورت بود، از اينروى فرشتگان مظاهر اوصاف حقيقى و اجزاى صورت جمعى
مىباشند.
764/ 4 دوم اينكه: كمال كلّ كلّ از دو جهت ظاهر مىشود: يكى از جهت
كليّت و جمعيت اجزايش؛ و اگرچه هر جزوى از آن به تنهايى ناقص است، و ديگر از جهت نسبت
كمال است بهر جزء جزئى از اجزاى آن؛ به واسطه برطرف كردن نقصان از آن.
765/ 4 سوم اينكه: فرشتگان با اينكه داراى سه جمعيتاند ولى براى
صلاحيت خلافت كافى نيست، اما جمعيّتها: از جهت حقيقت الحقايق كه در هر جزئى به
كليت خود سارى است، و از جهت سريان وجود مطلق كه مشتمل بر كمالاتش مىباشد، و از
جهت امكان كه قابل و پذيراى هر صورت و حكم است مىباشد. اما كافى نبودن: براى
اينكه خلافت داراى شرطهاى ديگر است كه آنها را فرشتگان ندارند:
766/ 4 اول ظهور اين جمعيتهاى سهگانه است بالفعل، به صورت عدل و
برابرى- بدون غلبه (يكى بر ديگرى) بين آنها- در حالى كه احكام وجوب و بساطت بر
نشأه آنان غلبه دارد.
767/ 4 دوم تلبّس و آميزش به تمام احكام مراتب روحى و مثالى و حسى
است براى دادن هر حقى را به صاحب حق، و آنان محدود در يك مرتبهاند، چنان كه
گفتند: وَ ما مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقامٌ مَعْلُومٌ، يعنى: هيچ يك از ما نيست مگر آنكه مقامى معلوم دارد (146- صافات)
768/ 4 سوم ارتباط با تمام احكام اسماء- چه تعلقى و چه تخلّقى- است،
و آنان را از تعلق به اسمهاى «توّاب و عفوّ و غفور» و امثال اينها بهره و نصيبى
نيست.
769/ 4 چهارم اينكه[1]: بزرگترين
شرط خلافت؛ علم به تمام مراتب و به اهالى آن مراتب و حقوق و احكام آنان است، چون
خلافت يك شأن ميانى است كه اقتضاى گرفتن از كسى كه او را خليفه كرده و دان بر
كسانى كه خليفهشان شده دارد، پس اگر علم به آنان نداشته
[1] - اين دنباله شرط سوم در عدم خلافت فرشتگان است كه
پيش از اين سه شرط دوم بيان داشته است. م
اسم الکتاب : ترجمه مصباح الانس ابن فناري (شرح مفتاح الغيب صدرالدين قونوى) المؤلف : خواجوي، محمد الجزء : 1 صفحة : 533