اسم الکتاب : ترجمه مصباح الانس ابن فناري (شرح مفتاح الغيب صدرالدين قونوى) المؤلف : خواجوي، محمد الجزء : 1 صفحة : 434
7 و سهل بن عبد الله و غير اين دو
از اهل تحقيق بيان داشتهاند. سپس حق تعالى به نور خودش به اين هباء تجلى كرد و آن
(تجلى) را هر چيزى برحسب استعدادش پذيرفت، و هيچ چيزى به آن نزديكتر به قبول- جز
حقيقت محمدى 6 كه به نام عقل ناميده شده- نبود، و او سيّد و
سرور عالم به تمامه است و اولين ظاهر شونده در وجود، و نزديكترين مردمان به او
على بن ابى طالب 7 است و سپس ديگر انبيا[1].
پايان سخن او.
408/ 4 گويم: اين غير آن هبائى است كه در فتوحات پس از چند ورقى
گفته: چون خداوند قلم و لوح را كه آفريد به نام عقل و روح ناميدشان، و روح را دو
صفت بخشيد:
علمى و عملى، و عقل را معلم آنها قرار داد. سپس جوهرى پست مرتبهتر
از نفس آفريد كه همان روح مذكور است و آن را هباء ناميد، خداوند فرموده: فَكانَتْ هَباءً مُنْبَثًّا،
يعنى: و غبارى پراكنده شونده (6- واقعه) على بن ابى طالب رضى الله عنه بدين جهت آن
را بدين نام (هباء) ناميد، چون مشاهده كرد كه اين جوهر در تمام صور طبيعى گسترده و
پخش است.
409/ 4 و پاسخ از اشكال سوم اينكه: مهيّمان چون دو قسماند، جايز
است كه مقيدان به نداشتن مظاهر؛ قسم اول از آنها باشند، و آن دستهاى كه مظاهرشان
افراداند؛ آنان قسم دوماند، بلكه در مقام تحقيق: آنان سه قسماند؛ قسم سوم آنها
مدخليتى در تسطير- مانند قلم و لوح- ندارند، چنانكه حضرت شيخ رضى الله عنه بيان
داشته است.
410/ 4 و پاسخ از اشكال چهارم اينكه: مقصود حضرت شيخ رضى الله عنه
در كتابهايش از مهيّمان كسانى از فرشتگاناند كه مدخليتى در تسطير ندارند، نه
مطلق ارواح نورى عالى- از حيث خالى بودنشان از مظاهر مثالى و يا حسّى-.
411/ 4 حال گويم: آنچه كه حضرت شيخ رضى الله عنه درباره حقيقت محمدى
كه به نام عقل اول ناميده شده است گفته؛ مرادش در واقع؛ روح و نفس مقدس و شريف آن
حضرت- چنانكه گفته آمد- مىباشد، چون حقيقت او- به اتفاق همه محققان- حقيقت
الحقايق است.
[1] - در فتوحات آمده: نزديكترين مردمان به او على بن
ابى طالب رضى الله عنه بود كه امام عالم و سرّ تمام انبيا است. م
اسم الکتاب : ترجمه مصباح الانس ابن فناري (شرح مفتاح الغيب صدرالدين قونوى) المؤلف : خواجوي، محمد الجزء : 1 صفحة : 434