اسم الکتاب : ترجمه مصباح الانس ابن فناري (شرح مفتاح الغيب صدرالدين قونوى) المؤلف : خواجوي، محمد الجزء : 1 صفحة : 352
استعداد قبول و پذيرش را براى عطاهاى ذاتى و
اسمائى بالجمله دارد، و قبله كون معين است و آن مرتبه احديت جمع و وجود است، خواه
طالب بداند كه آن قبله او است و يا نداند، و بسا كه طلب را هم نمىداند؛ با اين كه
(بدان) تحقق يافته است؛ تا چه رسد به معرفت مطلوب.
116/ 4 و ديگر اينكه مطلوب نسبت به مرتبه الهى داراى مراتبى نسبى
است كه آن را در ذات خود وجودى نمىباشد؛ تا چه رسد كه غير خود را بدان آشكار
سازد، بلكه به واسطه تابش نور خورشيد حقيقت جامع است؛ اما (مطلوب) براى مرتبه كونى
است، پس ظهور حكم جمعى احدى كه به نام وجود عينى ناميده مىشود موجوديت هر حقيقت
كونى و وجودى به او است، و آن (موجوديت) عين صورت نسبت اجتماعى آن است؛ نه امرى
زايد بر آن (صورت) و (صورت) مناسبت با آن جمعيت دارد؛ خواه عام باشد و يا خاص، كلى
باشد و يا جزئى.
117/ 4 از اينجا دانسته مىشود كه وجود اضافى كه منسوب به عالم وجود
و كون است عبارت است از ظهور، و آن نسبتى از نسبتهاى وجود حق تعالى- مانند بطون-
است، پس نه عجيب است و نه بعيد اينكه صورت نسبت اجتماعى كه موجود محقق و ثابت شده
نيست:
موجود محقق و ثابت شده باشد، چون از حضرت شيخ قدس سره نقل شد كه:
بساطت حجاب است و تركيب با اينكه ستر و پرده بر حقايق است و امرى نسبى و اعتبارى
مىباشد محقق و ثابت نيست كه اين حجاب را بردارد، و اين همان عجيب شگفتآور است و
بعيد هم نيست.
118/ 4 تأنيس و پيوند دادن آن به نوعى از مركبات عينى از مثال كرسى
(پايه) و اطاق اينكه: وجود آن صورت اجتماع اجزاى آن است؛ نه امر زايدى بر آن-
همچنان كه در جاى خودش ثابت شده است-.
119/ 4 اگر گويى: آيا نه اين است كه افتقار و نيازمندى به آنچه كه
موجود نيست و از شأنش هم اين نيست كه وجود بهبخشد افتقار و نيازمندى نيست؟ و اين
مناسب مرتبه الهيت است؛ و چون از مرتبه الهيت هيچ افتقار و نيازى نيست پس توقفى
نمىباشد؟
120/ 4 گوييم: حكم توقف هر دو مقام را فرا گرفته، ولى از مرتبه الهيت
به نفس خودش و از برخى اعتبارات و شئون خودش به برخ ديگر، همچنان كه ديگر صفات
توقف بر حيات دارد.
اسم الکتاب : ترجمه مصباح الانس ابن فناري (شرح مفتاح الغيب صدرالدين قونوى) المؤلف : خواجوي، محمد الجزء : 1 صفحة : 352