اسم الکتاب : ترجمه مصباح الانس ابن فناري (شرح مفتاح الغيب صدرالدين قونوى) المؤلف : خواجوي، محمد الجزء : 1 صفحة : 193
انتساب وجود و تعلقش به آنها است كه بر آنها
موجودات صدق مىكند (يعنى آنچه كه وجودات آن را دارند)
458/ 3 وجه چهارم اين كه: باز از سخن حضرت شيخ قدس سره مستفاد است
كه: آنها اگر مجعول بودند، اگر وجودى نبودند؛ لازم مىآمد كه حق سبحان مصدر عدمهاى
بىپايان باشد و خودش علت تميّز و جدايى بعضى از آنها از بعض ديگر باشد، چون ذات
حقايق علت تمايزشان نمىباشد وگرنه از جانب او تأثير معدوم- از آن جهت كه معدوم
است- در معدوم لازم مىآمد و تعدّد- كه وجودش ثابت است- وصف براى آنچه كه وجود
ندارد مىگرديد و اين محال است، و اگر وجودى باشند، آنچه كه درباره دو وجود- از
بيان فرق و تعيين فايده از آن دو- كه پيش از اين بيان داشتيم لازم مىآيد.
459/ 3 اگر معارضه شود به اين كه اگر مجعول نباشند يا وجودىاند؛ در
اين صورت برابريشان در وجوب وجود و صرافت وحدت ذاتى با واجب لازم مىآيد و به
واسطه خالى بودنشان از امكان و فقر؛ واجب خواهند بود، و اتصافشان بوجود در مرتبه
دوم نيز تحصيل حاصل است، چون فرض اين بوده كه ممكنات را وجودى جز وجود واحد نيست،
زيرا استكمال ممكن بوجود مستفاد از واجب است و در نتيجه انتقال تمامى ممكنات از
وجوب به امكان؛ و از بىنيازى ذاتى به حادث و پديده نو لازم مىآيد، و روشن است كه
باقى بودن بر بقا از حالت نخستين اولىتر است. و يا اين كه عدمىاند[1]؛ در اين صورت تمايز بين عدمها لازم
مىآيد؛ در حالى كه غير حق را وجودى نيست كه علت تمايز آنها باشد، بنابر اين تمايز
اگر وجودى باشد؛ اتصاف ماهيات معدوم بامر وجودى لازم مىآيد؛ و اگر عدمى باشد؛ حق
سبحان مصدر عدمهاى بىپايان خواهد بود؟
460/ 3 گويم: آنها در ذات خودشان نه مجعولاند و نه وجودى، بلكه
عدمىاند و اضافه و نسبتهاى علمى، و نسبتها- هر چند متعدد باشند- او (يعنى ذات)
ناميده نمىشوند و تمايزشان را آثار نمىگويند، چنان كه در اصول گذشته بيان شد،
چون مخلوقيت شيئيت وجود
[1] - يعنى شق دوم معارضه به اينكه اگر مجعول نباشند يا
وجودىاند ... و يا اين كه عدمىاند. م
اسم الکتاب : ترجمه مصباح الانس ابن فناري (شرح مفتاح الغيب صدرالدين قونوى) المؤلف : خواجوي، محمد الجزء : 1 صفحة : 193