اسم الکتاب : ترجمه مصباح الانس ابن فناري (شرح مفتاح الغيب صدرالدين قونوى) المؤلف : خواجوي، محمد الجزء : 1 صفحة : 191
مقام ششم در اين كه اين وجود عام نسبتش به
عقل اول و تمام مخلوقات برابر است
447/ 3 نه آنگونه كه اهل نظر از فلاسفه گفتهاند: عقل اول واسطه
وجود ديگر مخلوقات است، زيرا در وجود جز حق سبحان و عالمى كه عقل اول از جمله آن
است نمىباشد، و عالم با تمام اجزا و جزئياتش چيز زايدى بر حقايقى كه معلوم
خداونداند نيستند؛ حقايقى كه نخست معدوم بودند و سپس اتصاف بوجود پيدا كردند،
بنابر اين عقل اول هم در ذات خود معدوم بوده و نياز به وجود مفاض دارد، پس آن
(وجود مفاض و عام) متوسط بين حق سبحان و عقل اول است- هم چنان كه غير آن (عقل اول)
هم اين چنين بوده است، زيرا حقايق نزد محققان از اهل كشف و نظر به دو وجه
مجعولاند كه حضرت شيخ قدس سره بيان داشته:
448/ 3 وجه اول آنكه: اگر در ازل مجعول بودند، يعنى موجود بوجود
خارجى بودند؛ بايد علم قديم را در تعيّن معلوماتش در خارج اثرى باشد؛ در حالى كه
اين اثر موجود نيست، زيرا شأن علم- از آن روى كه علم است- عبارت است از استجلا و
آشكار كردن كيفيت معلوم و حكايت نمودن آن- نه تأثير- ولى اگر به گونه استنباط از
جزئيات نباشد فعلى ناميده مىشود؛ نه براى اين كه مؤثر است.
449/ 3 اگر گويى: در اين صورت تأثير لازمه آن است- اگر چه عين آن
نباشد- هم چنان كه گذشت: مبداء بودن براى مرتبه علمى- به ويژه كسى كه در قدرت كامل
است- يعنى كسى كه فرمانبرداريش شمول داشته و جهل دربارهاش محال است و به واسطه
عزم و قطع بر مصالح و عواقب امور شك و دودلى در او راه ندارد، به اين اعتبار علم
فعلى مىباشد.
450/ 3 گويم: حقايق (ماهيات) به ذات معدوماند و آنها را ثبوتى جز در
نفس عالم به آنها نمىباشد، پس اگر آن وجودى خارجى براى آنها باشد؛ اگر قديم بوده؛
برابرى آنها در وجود- با حق تعالى كه عالم به آنها است- لازم مىآيد، و در اين
صورت ذات ازلى تعدّد مىيابد و اين امر ممتنع و محال است. و اگر حادث بوده؛ عالم
به آنها مؤثر از خودش در خودش بوده و ظرف براى غير خودش مىباشد، و تمام اينها
نقص در خالص و ناب بودن
اسم الکتاب : ترجمه مصباح الانس ابن فناري (شرح مفتاح الغيب صدرالدين قونوى) المؤلف : خواجوي، محمد الجزء : 1 صفحة : 191