اسم الکتاب : ترجمه رساله قشيريه المؤلف : عثماني، حسن بن احمد الجزء : 1 صفحة : 88
بكردست بحقيقت آنرا اسرار قومى[1]، و ما شرح كنيم اين الفاظ تا آسان
گردد آنرا كخواهد بدان رسيدن از معنيهاء ايشان كى برين راه رفتند و متابع سنتهاء
ايشان بودند[2] و از جمله
اينها يكى است[3].
الوقت حقيقت وقت نزديك اهل تحقيق حادثى است كى اندر وهم آيد حاصل بر
حادثى متحقّق، حادث متحقّق وقت بود حادث متوهّم را چنانك گوئى سر ماه نزديك تو
آيم، آمدن متوهّم است، آمدن و ناآمدن روا بود و سر ماه حادثيست متحقّق ناچاره [چون
اين ماه بگذرد سر ماهى ديگر بود][4] سر ماه
حادثيست متحقّق، وقت آمدن است[5].
از استاد ابو على دقّاق شنيدم رحمه اللّه گفت وقت آنست كى تو آنجائى
اگر بدنيائى وقت تو دنياست و اگر بعقبىاى وقت تو عقبيست و اگر شاديست وقت تو
شاديست و اگر باندوهى وقت تو اندوهيست مرا ديدن[6]
است كى وقت آن بود
[1] - متن عربى چنين است: و استخلص لحقائقها اسرار قوم.
يعنى باطن گروهى را ويژه حقائق آن معانى كرده است.( مب: ترجمه اين عبارت را
ندارد).
[2] - مب: و ما اين الفاظ را شرح كنيم تا آسانتر باشد
بر آن كسانى كى خواهند كى بمعانى آن رسند و متابع سنتهاء ايشان گردند. و هيچيك
ازين دو( اصل. مب) با متن عربى مطابق نيست. اينك متن عربى: و نحن نريد بشرح هذه
الالفاظ تسهيل الفهم على من يريد الوقوف على معانيهم من سالكى طرقهم و متبعى
سننهم. كه بايد بدينگونه ترجمه شود: و ما از شرح اين الفاظ آن خواهيم تا بر سالكان
طريق و پيروان سنتهاى درويشان كه ميخواهند بر مقاصد ايشان وقوف يابند فهم آن الفاظ
آسان گردد.
[3] - مب: فمن ذلك الوقت. اصل: و از جمله اين كى. بقياس
اصلاح شد.
[4] - اين جمله اضافه بر متن عربى است و لازم هم نيست.
[5] - ظ: آمدن را. مب: ترجمه تعريف وقت ناقص و نادرست
است.