responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : ترجمه رساله قشيريه المؤلف : عثماني، حسن بن احمد    الجزء : 1  صفحة : 538

و مرا گفت يا با سعيد دانستم كه محبّان زنده باشند هميشه، اگرچه بميرند، از سرايى بديگر سراى شوند[1].

جريرى گويد كه ذو النّون را بوقت نزع گفتند ما را[2] وصيّتى كن گفت مرا مشغول مداريد[3] كه من عجب‌[4] بمانده‌ام از نيكوئيها و لطف او[5].

ابو عثمان حيرى گويد كه ابو حفص را پرسيدند در حال نزع كه ما را چه وصيّت مى‌كنى‌[6] گفت طاقت گفتار ندارم، و پس از آن قوّتى ديد اندر خويشتن‌[7] من گفتم چيزى بگو تا از تو حكايت كنم‌[8] [از پس تو[9]] گفت شكسته‌دل بايد بودن بهمه دل بر تقصيرهاى خويش‌[10]. و باللّه التّوفيق.


[1] - مب: من پنداشتم كه بندگان زنده‌اند و اگرچه بميرند از سرايى با سرايى نقل مى‌كنند.

متن عربى: اما علمت ان الاحباء احياء. اى با سعيد ندانى كه دوستان زنده‌اند. هر دو مترجم اين جمله را غلط خوانده‌اند.

[2] - اصل: مرا.

[3] - مب: مكنيد.

[4] - مب: بتعجب.

[5] - مب: و لطايفهاء او.

[6] - اصل: اندر وقت وفات پرسيدند پند دهى ما را. از متن عربى دور است.

[7] - مب: طاقت سخن گفتن ندارم پس قوت يافت.

[8]- مب: كنند.

[9] - مب: ندارد.

[10] - مب: باش با تقصيرهاء خويش.

اسم الکتاب : ترجمه رساله قشيريه المؤلف : عثماني، حسن بن احمد    الجزء : 1  صفحة : 538
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست