اسم الکتاب : ترجمه رساله قشيريه المؤلف : عثماني، حسن بن احمد الجزء : 1 صفحة : 502
كى بود كه دوستان خويش [را] بينم ياران
گفتند پدران و مادران ما فداء تو شوند[1]
[نه ما دوستان توايم گفت شما ياران منى] امّا دوستان من قومى باشند [كى] مرا
نديده بمن ايمان آورند و من بديشان آرزومندم[2].
بدانك صحبت بر سه قسمت بود صحبتى با آنك بزرگتر از تو باشد بجاه يا
بسال[3] و آن در
حقيقت خدمت بود[4] و صحبت
بود با آنكس كه فرودتر بود و آن صحبت شفقت و رحمت بود بر متبوع، و بر تابع، وفا و
حرمت واجب بود و صحبتى بود با همسران و آنك بر درجه با تو راست باشد آن بايثار،
اوليتر و جوانمردى[5].
و هركه با پير [ى] صحبت كند بر تبت ازو برتر، راه [اين كس] دست
بداشتن اعتراض بود و هرچه ازو پديد آيد بر نيكوترين روى حمل كردن[6] و با احوال او ايمان داشتن.
[از منصور مغربى شنيدم كه يكى از اصحابنا از وى پرسيد چند سال با
عثمان مغربى صحبت كردى او بخشم در وى نگريست و گفت من با وى صحبت نكردم بلك خدمت
او كردم]. و آنك از تو فروتر بود با وى صحبت كنى اگر[7]
اندر حال او نقصانى بينى و او را[8] بر آن
تنبيه نكنى [آن[9]] خيانت
از تو باشد[10].
[5] - مب: و صحبت ياران كى از تو فروتر باشند بر ايشان
شفقت و رحمت واجب كند از جهت متبوع و از تابع وفا و خدمت و صحبت بود با هم كفو و
آن كى با تو برابر بود ايثار و جوانمردى اوليتر.