responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : ترجمه رساله قشيريه المؤلف : عثماني، حسن بن احمد    الجزء : 1  صفحة : 478

واجب است [در تن او[1]] و بامر و نهى متادّب نشود او از ادب دورست‌[2].

و روايت كنند از پيغمبر صلّى اللّه عليه و سلّم‌[3] كه گفت خداى [تعالى‌] بادب كرد مرا و ادبم نيكو كرد[4].

[و حقيقت ادب گرد آمدن خصلتهاى خير بود[5][6]].

از استاد ابو على شنيدم كه گفت بنده بطاعت ببهشت رسد و بادب اندر طاعت، بخداى تعالى رسد.

و هم از وى شنيدم كه گفت كسى ديدم كه خواست كه اندر نماز، دست فرا بينى كند دست او فرو گرفت‌[7] [تا ببينى نرسيد[8]].

[و اشارت اندرين معنى فرا خويشتن كرد زيرا كه ممكن نبود كه كسى از كسى اين بتواند دانستن‌[9]].

و استاد ابو على [هرگز[10]] پشت باز نگذاشتى روزى اندر مجمعى بود خواستم كه بالش فرا پشت او نهم، [از بالش‌[11]] فراتر شد، پنداشتم كه از بالش از آن سبب فراتر شد كه سجّاده ندارد[12] گفت پشت بازنگذارم پس از آن در حال وى نگاه كردم، خود عادت پشت بازگذاشتن نداشته بود[13].


[1] - مب: ندارد.

[2] - مب: و بادب ننگرد بامر و نهى ويرا در ادب هيچ نصيب نباشد.

[3] - مب: رسول 7.

[4] - مب: مرا ادب كرد ادبى نيكو.

[5] - مب: ندارد.

[6] - متن عربى: فالاديب الذى اجتمع فيه خصال الخير و منه المأدبة اسم للجمع. و اديب آنست كه خصلتهاى نيك در وى مجتمع بود و ازين ماده است« مأدبه» كه نام مهمانى است.

[7] - مب: فراگرفت.

[8] - مب: ندارد.

[9] - مب: تعريف اديب را در اينجا آورده است و آن خلاف متن عربى است.

[10] - مب: ندارد.

[11] - مب: ندارد.

[12]- مب: كى سبب آن كى فراتر شد آن بود كى بر سجاده نبود بر بالش.

[13] - مب: بدانستم كى خود بهيچ‌وقت پشت بازنگذاشتى.

اسم الکتاب : ترجمه رساله قشيريه المؤلف : عثماني، حسن بن احمد    الجزء : 1  صفحة : 478
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست