اسم الکتاب : ترجمه رساله قشيريه المؤلف : عثماني، حسن بن احمد الجزء : 1 صفحة : 402
حقيقت جود آنست كه بذل كردن بر تو دشخوار
نباشد و بنزديك قوم، سخا نخستين رتبت است، آنگاه[1]
از پس او[2] جود
آنگاه[3] ايثار،
هركه برخى بدهد و برخى بازگيرد، وى صاحب سخا بود و هركه بيشتر[4]
بدهد و از آن چيزى خويشتن را باز گيرد[5]،
او صاحب جود بود و آنك بر سختى بايستد و آن اندكى كه دارد ايثار كند[6]، [وى[7]]
صاحب ايثار بود. چنين شنيدم از استاد ابو على دقّاق [رحمه اللّه[8]] كه اسما بنت[9]
خارجه گفت از خويشتن رضا ندهم كه كسى از من حاجتى خواهد ويرا نوميد[10] كنم زيرا كه اگر كريم است [تن[11]] ويرا صيانت كنم و اگر لئيم بود
[تن] خود را صيانت كنم [از وى[12]].
مؤرّق العجلى[13] گويند با
مردمان رفقها كردى كه[14] هزار درم
بنزديك كسى بنهادى گفتى اين نگاهدار تا من بتو[15]
رسم آنگاه كس فرستادى كه ترا بحلّ
[9] - متن عربى: كذلك سمعت الاستاذ ابا على الدقاق يقول
و قيل قال اسماء بن خارجة.
چنين شنيدم از استاد ابو على دقاق
كه گفت و گفتهاند اسماء بن خارجه گفت. هر دو مترجم سخن ابو على و روايت ديگر را
كه راوى آن مجهول است و بصيغه« قيل» آمده در هم آميختهاند.
و صحيح، الاسمأ بن خارجه است نه
بنت خارجه كه در اصل و مب نوشتهاند.