آنگاه در سختى از من درخواست مى‌كند و من او را پاسخ مى‌گويم و پس آنگاه به شيوه پيشين خويش باز مى‌گردد، پس آيا بر من گردنفرازى مى‌كند يا با خشمم مخالف است؟ به ذات خويش سوگند كه به گونه‌اى او را برگيرم كه براى او نجاتى نباشد و جز من پناهى نداشته باشد. از آسمان و زمين من به كجا بگريزد؟ 14- اى عيسى! به ستم پيشگان بنى اسرائيل بگو: در حالى كه دارايى حرام در بر داريد و بت‌ها در خانه داريد، مرا فرا نخوانيد كه بى‌گمان من پيمان بسته‌ام كه هر كه مرا خواند پاسخش گويم و اينكه پاسخ گويى به ستم پيشگان را نفرينى بر آنان قرار دهم تا پراكنده گردند.

15- اى عيسى! خير لذت‌هايى كه پايدار نباشد و زندگى‌اى كه براى دارنده آن پابرجا نباشد، چيست؟ 16- اى زاده مريم! چون ديدگانت آنچه را كه براى دوستان درستكارم فراهم آورده‌ام ببيند، دلت آب شود و از اشتياق به آن جانت برآيد، پس منزلگاهى همچون آخرت نباشد كه در آن پاكان همسايه همديگرند و فرشتگان مقرّب بر آنان درآيند و پاكان از هراس‌هاى روز رستاخيز آسوده‌اند؛ منزلگاهى است كه نعمتش، دگرگون نشود و از بهشتيان زدوده نگردد.

17- اى زاده مريم! با رقابت‌كنندگان به رقابت برخيز؛ چرا كه آن، آرزوى پايداران باشد كه جلوه‌گاهى نيكو است. خوشا بر تو، اى زاده مريم! چنانچه از كوشندگان براى آن باشى، همراه نياكان خويش، آدم و ابراهيم، به بهشت‌ها و نعمت‌هايى درآيى كه جايگزينى نجويى و به جايى ديگر درنيايى، من اين گونه با پرهيزگاران رفتار كنم.

18- اى عيسى! همراه آن كس كه از دوزخ شعله‌ور و با غل و زنجير و شكنجه مى‌گريزد كه آسودگى به آن دوزخ راه نيابد و هرگز اندوهى از آن به در نشود، به سوى من بگريز. دوزخ همچون تكه‌هايى از شب تاريك باشد؛ هر كه از آن نجات يابد كامياب و پيروز شود. دوزخ منزلگاه گردنكشان و سركشان ستمكار و هر گستاخ درشتخويى است.

19- اى عيسى! [دنيا] براى آن كس كه به آن تكيه زده، چه بد منزلگاهى است و سراى ستمگران چه بد جايگاهى است.